حیات طیبه

السلام علیک یاعصمت الله الکبری فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)

حیات طیبه

السلام علیک یاعصمت الله الکبری فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)

حیات طیبه

خداى را سپاس که براى حکمش برگرداننده‏ اى،و براى بخشش بازدارنده‏ اى و همانند ساخته‏ اش ساخته هیچ سازنده ‏اى نیست،و او سخاوتمند وسعت ‏بخش است،او خدایی است که معبودی جز او نیست، دانای آشکار و نهان است،و او رحمان و رحیم است! حاکم و مالک اصلی اوست، از هر عیب منزّه است، به کسی ستم نمی‌کند، امنیّت بخش است، مراقب همه چیز است، قدرتمندی شکست‌ناپذیر که با اراده نافذ خود هر امری را اصلاح می‌کند، و شایسته عظمت است؛ خداوند منزّه است از آنچه شریک برای او قرارمی‌دهند!او خداوندی است خالق، آفریننده‌ای بی‌سابقه، و صورتگری (بی‌نظیر)؛ برای او نامهای نیک است؛ آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح او می‌گویند؛ و او عزیز و حکیم است! نیکی، (تنها) این نیست که (به هنگام نماز،) رویِ خود را به سوی مشرق و (یا) مغرب کنید؛ بلکه نیکی (و نیکوکار) کسی است که به خدا،و روزرستاخیز،و فرشتگان، و کتاب (آسمانی)، و پیامبران، ایمان آورده؛ و مال (خود) را، با همه علاقه‌ای که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان،انفاق می‌کند؛ نماز را برپا می‌دارد و زکات رامی‌پردازد؛ و (همچنین) کسانی که به عهد خود به هنگامی که عهد بستندوفا می‌کنند؛ و در برابر محرومیتها و بیماریها و درمیدان جنگ،استقامت به خرج می‌دهند؛ اینها کسانی هستند که راست می‌گویند؛ و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است؛) و اینها هستند پرهیزکاران!
خدایا! بر پیامبر و دودمان پاکش درود فرست، و آنگاه که تو رامی‏خوانم و صدایت می‏زنم، صدا و دعایم را بشنو و اجابت کن،و آنگاه که با تو نجوا می‏کنم، بر من عنایت کن.خدایا قلبم را از نفاق و دورویی، و کردارم را از ریا و خودنمایی،و زبانم را از دروغ، وچشمم را از خیانت و بی عفتی پاک کن،همانا تو از خیانت دیده ‏ها و آنچه در سینه ‏ها نهان است خبردارى
پروردگارا! هر خیر و نیکی بر من فرستی، به آن نیازمندم!
خشنودم به اینکه خدا پروردگارم باشد و محمّد(درود خدابر او وخاندانش باد)پیامبرم،و اسلام آیینم و قرآن کتابم، و کعبه قبله‏ ام،و على ولى و امامم،و حسن و حسین و على بن الحسین و محمّد بن على و جعفر بن محمّد و موسى بن جعفر و على بن موسى،و محمّد بن على و على‏ بن محمّد و حسن بن على و حجة بن الحسن که درود خدا بر همه آنان باد پیشوایانم باشند.خدایا! خشنودم به اینکه آنان امامانم باشند،پس مرا مورد پسند و خشنودى ایشان قرار ده زیرا تو بر هر کارى توانایى.

نویسندگان
پیوندها

۲۵ مطلب با موضوع «40 حدیث» ثبت شده است

مقـدمـه

صفحه اختصاصی حدیث و آیات 0

قالَ اللّه ُ تَبارَکَ وَ تَعالى:
وَ اِذْ تَأَذَّنَ َربُّکُمْ لَئِنْ شَکَرتُمْ لَأَ زیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ اِنَّ عَذابِى لَشَدیدٌ.حدیث
خداوند تبارک و تعالى مى فرماید:
و پروردگار شما اعلام کرد، اگر سپاسگزارى کنید بر شما مى افزایم، و اگر ناسپاسى کنید همانا عذاب من سخت است.


براى مقدمه چهل حدیث سپاس، سخنى زیباتر و بهتر از دیباچه گلستان نیست:
«منّت خداى را عَزّوجل که طاعتش موجب قربتست و به شکراندرش مزید نعمت. هر نفسى که فرو مى رود مُمدّ حیاتست و چون بر مى آید مفرّح ذات».
پس در هر نفسى دو نعمت موجود است و بر هر نعمتى شکرى واجب.
از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش بدر آید
اِعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْرا وَ قلیلٌ مِنْ عِبادِىَ الشَّکُورُ.
بنده همان به که زتقصیر خویشعُذر بدرگاه خداى آورد
ورنه سزاوار خداوندیشکس نتواند که بجاى آورد
باران رحمت بى حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بى دریغش همه جا کشیده، پرده ناموس بندگان به گناهِ فاحش ندرد و وظیفه روزى کَس را به خطاى مُنکر نَبُرد.
اى کریمى که از خزانه غیبگبر و ترسا وظیفه خور دارى
دوستان را کجا کُنى محروم تو که با دشمن این نظر دارى

  • غلامرضا پیرامون

مقـدمـه

صفحه اختصاصی حدیث و آیات 0

«وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاما مَحْمُودا»
حدیث
بخشى از شب را به تهجّد و شب زنده دارى (با نماز شب) که براى توست بپرداز، باشد که خدایت تو را به مقام محمود (شفاعت) مبعوث گرداند.



جهانى که ما امروز در آن زندگى مى کنیم متأسفانه جهانى است که به معنویات، کم بها مى دهد. با اینکه طبع ابتدائى بشر و گرفتارى روزافزون او اقتضا دارد که روز بروز توجّه او به مسائل معنوى و عبادى بیشتر گردد. امّا جهان پرزرق و برق و دنیاى صنعتى اکثریت قریب به اتفاق انسانها را از معنویّت جدا یا نسبت بآن کم توجّه کرده است.
در اینجاست که مسئولیت انسانهاى آگاه و متعهد سنگین تر شده و آنها را وامى دارد که هر چه بیشتر در جهت بیدار کردن انسانهاى غافل و غرق شده در مادیات دنیاى صنعت و تکنولوژى بکوشند.
وقتى ما منابع اسلامى را مورد بررسى و دقت قرار مى دهیم مى بینیم رهبران اسلامى سعى دارند که همیشه انسانها راه افراط و تفریط را کنار گذاشته و در زندگى مادى و معنوى هر دو تکامل و پیشرفت داشته باشند. نه اینکه گروهى زندگى مادى را کنار گذاشته، از جامعه بریده و فقط به معنویات بپردازند و گروهى در مقابل تمام فکر و تلاش و هدفشان دنیا و رفاه و زندگى مادّى باشد.
انسانها باید در دو بعد مادى و معنوى حرکت همآهنگ داشته باشند تا به زندگى انسانى و قلّه ترقى و تکامل نزدیک شوند.
گـر چه بشر در قـرن پانزدهم و در دوران شـکوفائى اسـتعدادهاى مـادى انسانى و در جهـان عـلم و تـکنیک و صنـعت زندگى مى کـند، امّـا باید جنـبه معنوى و انسانى خود را فراموش نکند و همانطور که در جنبه مادى پیشرفت مى کند در بعد معنـوى هم بکـوشد.
«نماز شب» که یکى از عبادات خاصّ اولیاء خدا و از برنامه هاى سازنده اسلامى بشمار مى رود انسان را به وادى معنویات نزدیکتر مى کند و درس خود سازى و خلوت کردن با خالق خود را که از نیازهاى طبیعى انسان است به او مى آموزد، آن هم در بهترین ساعات شبانه روز یعنى آخرین ساعات شب که انسانها معمولاً در استراحت بسر مى برند و ظلمت شب همه جا را فرا گرفته و آرامش نسبتا خوبى جهان را فراگرفته و موانع ارتباط با خالق هستى بر طرف شده و از هر جهت وسایل و مقدّمات پرواز معنوى آماده است نماز شب، برنامه ویژه متهجدان و شب زنده داران است که بستر نرم و گرم و از لذّت خواب و استراحت خود را جدا مى کنند و به بسترى از معنویات و به لذّتى شیرین تر که نجوا با پرودگار است، روى مى آورند.
در دل شب خیز و ریز قطره اشکى زچشمکه دوست دارم کند گریه گنهکار ما
بیدار دلان خداجوى، هرگز دامن فرصت را در نیمه هاى شب از دست نمى دهند و سوز دل و اشک چشم و دست نیاز را زمینه ساز حلّ بسیارى از مشکلات مى دانند و مى دانند که:
«دعاى نیمه شبى دفع صد بلا بکند»
آرى ... نماز شب، ارتباط خاص با معبود است.
و اینک این شما و این چهل دُرّ گرانبها.

  • غلامرضا پیرامون

مقـدمـه

صفحه اختصاصی حدیث و آیات 0

«وَاَقِم الصَّلاةَ اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَرِ وَلَذِکْرُ اللّهِ اَکْبَرُ»عنکبوت/45
نمـاز را بپادار، که نماز انسان را از هر کار زشت و منکر باز مى دارد و یاد خدا بزرگتر است.
براى مقدمه چهل حدیث نماز سخنى کاملتر و عمیق تر و جالبتر از مطالبى که در ابتداء باب نماز توضیح المسائل حضرت امام خمینى قدس سرهبنیانگذار جمهورى اسلامى ایران آمده بود به نظر نرسید لذا آن را برگزیدیم به امید آنکه همه عاشقان اهل بیت علیهم السلام و آن عارف بزرگوار از کلمات دُررباز آنان توشه اى فراوان بردارند.
نماز مهمترین اعمال دینى است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادتهاى دیگر هم قبول مى شود و اگر پذیرفته نشود اعمال دیگر هم قبول نمى شود. و همان طور که اگر انسان شبانه روزى پنج نوبت در نهر آبى شستشو کند، چرک در بدنش نمى ماند نمازهاى پنجگانه هم انسان را از گناهان پاک مى کند. و سزاوار است که انسان نماز را در اول وقت بخواند و کسى که نماز را پست و سبک شمارد. مانند کسى است که نماز نمى خواند، پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: کسى که به نماز اهمیّت ندهد و آن را سبک شمارد سزاوار عذاب آخرت است. روزى حضرت در مسجد تشریف داشتند مردى وارد و مشغول نماز شد و رکوع و سجودش را کاملاً به جاى نیاورد، حضرت فرمودند: اگر این مرد در حالى که نمازش این طور است از دنیا برود، به دین من از دنیا نرفته است. پس انسان باید مواظب باشد که با عجله و شتابزدگى نماز نخواند و در حال نماز به یاد خدا و با خضوع و خشوع و وقار باشد، و متوجه باشد که با چه کسى سخن مى گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداوند عالم بسیار پست و ناچیز ببیند و اگر انسان در موقع نماز کاملاً به این مطلب توجه کند، از خود بى خبر مى شود، چنانکه در حال نماز تیر را از پاى مبارک امیرالمؤمنین علیه السلام بیرون کشیدند و آن حضرت متوجه نشدند. و نیز باید نمازگزار توبه و استغفار نماید و گناهانى که مانع قبول شدن نماز است، مانند حسد، کبر، غیبت، خوردن حرام، آشامیدن مسکرات و ندادن خمس و زکات بلکه هر معصیتى را ترک کند. و همچنین سزاوار است کارهایى که ثواب نماز را کم مى کند به جا نیاورد، مثلاً در حال خواب آلودگى و خوددارى از بول به نماز نایستد، و در موقع نماز به آسمان نگاه نکند و نیز کارهایى که ثواب نماز را زیاد مى کند به جا آورد، مثلاً انگشترى عقیق به دست کند و لباس پاکیزه بپوشد و شانه و مسواک کند و خود را خوشبو نماید.
مقدمه را با نقل حدیث زیبایى از پیامبر گرامى صلی الله علیه و آله به پایان مى بریم:
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
امّت من چهار گروه هستند:
1 ـ گروهى نماز مى خوانند، ولى در نمازشان سهل انگارند، «ویل» براى آنهاست، و «ویل» نام یکى از طبقات زیرین جهنّم است، خداوند فرمود: «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلّینَ اَلَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»ماعون 4و5
پس «ویل» براى نمازگزاران است، آنهایى که در نمازشان سهل انگارند.

2 ـ گروهى گاهى نماز مى خوانند و گاهى نمى خوانند، پس «غَىّ» مال آنهاست، و «غَىّ» نام یکى از طبقات پایین جهنّم است. خداوند متعال فرمود: «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ اَضاعُوا الصَّلوةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیّا»حدیث
سپس جانشین آن مردم خداپرست قومى شدند که نماز را ضایع کرده و از شهوات پیروى کردند، و اینها به زودى در «غَىّ» افکنده خواهند شد.
3 ـ گروهى هیچ وقت نماز نمى خوانند، «سَقَر» براى آنهاست، «سَقَر» هم نام یکى از طبقات زیرین جهنّم است که خداوند متعال فرمود: «ماسَلَکَکُمْ فى سَقَرٍ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلّینَ»مدثر، 42.
(اهل بهشت از اهل جهنّم سئوال مى کنند) چه چیزى شما را به «سَقَر» کشاند؟ در جواب مى گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.
4 ـ گروهى همیشه نماز مى خوانند، و در نمازشان خشوع دارند. خداوند متعال فرمود: «قَدْ اَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ اَلَّذینَ هُمْ فى صَلاتِهِمْ خاشِعُون»حدیث
مؤمنان رستگار شدند، آنهائى که در نمازشان با خشوع هستند.

حدیث .
امیدواریم خداوند متعال همه ما را از گروه چهارم قرار دهد.

  • غلامرضا پیرامون

مقـدمـه

صفحه اختصاصی حدیث و آیات 0

قالَ اللّهُ تَعالى:
یَعْلَمُونَ ظاهِرا مِنَ الْحَیوةِ الدُّنْیا وَ هُمْ عَنِ الاْخِرَةِ هُمْ غافِلون. حدیث
بیشتر مردم به امور ظاهرى زندگى دنیا (مانند صنعت و تجارت و غیره) آگاهى دارند و از عالم آخرت (و وعده ثواب و عقاب حق) به کلّى بى خبرند.
تمدنها، فرزند فرهنگها و اندیشه هاست و آداب و روشهاى هر ملّت بیانگر روحیات و اندیشه هاى افرادى است که در آن جامعه زندگى مى کنند زیرا تصوّرات، شناختها و بینشها و تفکّرات، در آداب و رسوم و روش زندگى ملّتها و افراد جلوه گر مى شود.
چنانچه میزان رشد و تعالى و تکامل یا انحطاط جامعه ها، ملّتها و گروهها وابسته به آداب و روشهاى آنان است، و یگانه معّرف هر فرد آداب و روشهایى است که از اندیشه هاى او حکایت مى کند. آداب و رسوم جامعه هاى بشرى به یکى از سه قسم زیر برمى گردد:
1 ـ آداب و رسوم عامیانه و خرافى 2 ـ آداب و رسوم دانشمندان
3 ـ آداب و سنن پیامبران براى مبدأ پیدایش آداب و رسوم عامیانه و خرافى و غیر عامیانه نمى توان زمان و مکان خاصّى را بیان کرد ولى بى تردید مى توان گفت از زمان شروع زندگى بشر در روى زمین که از زمان هبوط حضرت آدم آغاز شد تا به امروز یک سلسله آداب و رسوم روش زندگى در میان خداپرستان و دین باوران پیدا شده که با روشها و رسوم نوع بشر فرق داشته و دارد. و باز روشن است که این روشها و آداب از سطح عقل و از محیط اندیشه افراد عادى بشر بیرون است، زیرا با اندیشه و عقل بشرى نمى توان به آنها رسید و اساسا درخور فهم بشر نیست، بلکه برخى از شخصیتها و فرزانگان برگزیده جهان پیامبرانند که از راه وحى و الهام از آفریدگار گرفته و به مردم جهان عرضه کرده اند.
این نوع آداب و رسوم و روشها یک تشکیلات الهى و غیر مادى است که سعادت روحى و جسمى انسانها را بعهده دارد. مسئولیت رشد و هدایت پیامبران را خدا بعهده گرفته و طرز معاشرت و آداب و روش زندگى آنان را هم امضا و تصدیق نموده است.
حدیث
بنابراین بهترین و موفقترین روشها و آداب و رسومى که شایسته الگوگیرى و پیروى است همان روش پیامبران و پرورش یافتگان مکتب الهى است. که از هرگونه خطا و کج روى مصون است. از این رو خداوند متعال در قرآن انسانها را به پیروى از راه و روش آنان فرامى خواند و مى فرماید: «قَدْ کانَتْ لَکُمْ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فى اِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ»
حدیث یعنى در روش زندگى ابراهیم و کسانى که با اویند(یعنى سایر پیامبران) سرمشق و الگوى خوبى براى شماست.
یا در آیه دیگر مى فرماید: «لکم فى رسول اللّه اسوة حسنة» حدیث
براى شما در روش و زندگى رسول خدا صلی الله علیه و آله سرمشق و الگوى نکویى است. علاوه بر قرآن، عقل سالم و تجربه هم ما را به پیروى از مکتب پیامبر و دست پروردگان آنان مى خواند، زیرا با مطالعه در تاریخ و زندگى این برگزیدگان الهى معلوم مى شود که بهترین و موفقترین روش در رسیدن به سعادت روش آنان است.
در این چهل حدیث با شمّه اى از اندیشه هاى حکیمانه و برداشتها و بینشهاى جاودانه آنان آشنا مى شویم تا به توفیق الهى بتوانیم از اندیشه و سخن الهى و پر از حکمت آنان الهام گرفته و در عمل، آنان را الگو قرار دهیم و با ادامه راهشان در شمار دوستداران عترت و بندگان شایسته خدا قرار گیریم.

  • غلامرضا پیرامون

مقـدمـه

صفحه اختصاصی حدیث و آیات 0

«هذا بَیانٌ لِلنّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظةٌ لِلْمُتَّقینَ» حدیث
این (کتاب خدا و آیات قرآنى) حجّت و بیانى است براى عموم مردم و راهنما و پندى براى پرهیزگاران.
در مقدمه «چهل حدیث قرآن» بجاست که اندکى درباره قرآن سخن گفته شود، امّا دشوارترین کار، همین است که بشر خاکى و قلمها و بیانهاى ناتوان بشرى، بخواهد در باره کلام آسمانى خداوند، سخن بگوید.
راستى قرآن چیست؟
حتى اگر آنچه را در آیاتِ خود قرآن، درباره «کلام اللّه » مى خوانیم، برشماریم، مقاله اى مبسوط خواهد شد. تا چه رسد به دریایى موّاج از احادیث رسول خدا و اهل بیت (علیهم السلام) که در باره قرآن و حقیقت و ابعاد گوناگون آن بیان فرموده اند. براستى که انتخاب یک آیه و چهل حدیث، از این گنجینه ژرف و بى پایان دشوار است.
تعبیراتى که در متن احادیث در باره وحى الهى و قرآن به کار رفته، بسیار ژرف و زیبا و دلنشین و جامع است.
آنچه در زیر مى آید، توصیفاتى است که از متن روایاتِ قرآنى برگرفته شده است. به فرموده اولیاء دین، قرآن، کلام خدا و کتاب خداست، نور درخشنده الهى و تجلّیگاه خداست، نشان دهنده راه خدا، ریسمان محکم الهى، قانون پروردگار، نسخه شفابخش و نشانه لطف خداوند به بشر است. قرآن، آیتى از عظمت و بزرگوارى خدا و معجزه جاوید اوست.
قرآن، پرچم نجاتبخش، کتاب عبرت و آموزش و بیان و تبیان است. قرآن، کتاب هدایت و ارشاد است.
کتاب بشارت و انذار، توحید و موعظه، آگاهى و اخلاق است. نورى است بى ظلمت، هدایتى است بى گمراهى و گنجى است بى پایان.
قرآن، کتاب علم و احکام و تاریخ و تحلیل تاریخى است. کتاب سیاست و حکومت، شعور و تدبّر و تفکّر است.
کتاب صلح وجهاد، کتاب مبدأ و معاد، کتاب ایمان و اعتقاد است. مونس انسان در تاریکیهاى جهل و هادى انسان در بیراهه هاى زندگى است.
کتاب میزان، قسط، عدل، حق، یقین، راه راست و صراط مستقیم است. حالات گذشتگان را براى عبرت آیندگان بازمى گوید.
به عمل کنندگان «مؤمن» و «صالح»، وعده فلاح و رستگارى و عزّت و سربلندى مى دهد. کتاب دعوت و رشد، تقوا و صلاح، حیات و خلود است.
کتاب ظاهر و باطن،
کتاب دنیا و آخرت، کتاب طبیعت و ماوراء طبیعت، غیب و شهود، خدا و مردم است.
اسوه و الگوى خصال نیک و اعمال شایسته و امر به معروف و نهى از منکر و عبرت و اعتبار است. راه به سوى بهشت را مى نماید و از راه دوزخ باز مى دارد.
استوارترین راه و صراطى است که خداوند به آن دعوت نموده است. کتاب دین و سنّت هاى جاودان الهى است.
کتاب اخلاق و عرفان و فقه و قانون است. کتاب فصاحت و بلاغت و حکمت و حکومت است.
کتاب «انسان» است. و راهى به سوى جبروت و ملکوت نشان مى دهد.
انیس تنهاییها و مونس وحشتهاى انسان است. آرى ... دهها عنوان دیگر مى توان برشمرد، که هر یک گوشه اى از عظمت و عمق و تعالیم و مفاهیم این کتاب مقدس و معجزه ماندگار حضرت رسالت را نشان مى دهد.
امید است که توفیق خدایى شامل شود، تا با «قرائت»، «آموزش»، «شناخت»، «فهم» و «عمل» به این کتاب آسمانى، در مسیر سعادت و کمال قرار گیریم.

پرینت احادیث

بخش اوّل:

اهمیت و جایـگاه قـرآن

هدایت و قرآن

  • غلامرضا پیرامون

مقدمه

صفحه اختصاصی حدیث و آیات 0

تجارت در نگاه اسلام
روابط تجارى در زندگى انسانها، سوابقى طولانى دارد، خداوند متعال انسان و جهان را بر اساس حکمت و رحمت طورى آفریده، که براى تأمین نیازمندیهاى خویش به حاصل فکر و کار دیگران نیازمند است.
انسان از یک سو با طبیعت در ارتباط است و با کار تولیدى به روش مستقیم از سفره گسترده خدا در جهان بهره مى برد و از سوى دیگر با انسانها پیوند دارد و به دستاورد کار و اندیشه دیگران احساس نیاز مى کند.
نیاز متقابل انسانها به محصول کار وکوشش یکدیگر زمینه را براى پیدایش موضوع تجارت و داد و ستد پدید مى آورد. تجارت و مبادله در زندگى انسانها کارى طبیعى و عاقلانه و مشروع است و در قرآن مجید از آن به عنوان «ابتِغاءَ فَضلِ اللّه ِ»حدیث یعنى جستجوى بخشش الهى یاد مى کند و پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله فرموده است:
«الجالبُ اِلى سُوقِنا کَالمجاهِدِ فى سَبیلِ اللّه ِ وَالمُحتَکِرُ فى سُوقِنا کَالْمُلحِدِ فِى کِتابِ اللّه ِ»حدیث یعنى آنکه به بازار ما چیزى وارد کند مانند آن کسى است که در راه خدا جهاد مى کند و آن که در بازار ما احتکار کند مانند کسى است که در کتاب خدا کافر به شمار رفته است.
امّا از آنجا که انسان منهاى ایمان به خدا و قیامت، به جانورى خطرناک تبدیل مى گردد و آزمندى بر فطرت پاک و رهنمودهاى عقل پیروز مى گردد، این رابطه عاقلانه و طبیعى مورد سوء استفاده فراوان قرار گرفته و مى گیرد.
انحراف بازرگانى از مسیر طبیعى سبب شده است که اصل آن از سوى برخى دیدگاههاى اقتصادى، غیر منطقى و ناعادلانه قلمداد شود.
تجارت اگر به معناى مبادله عادلانه دستاوردها، انتقال کالاها، برداشتن بارسنگین فروش از دوش تولیدگر وکاهش زحمات مصرف کننده باشد، نه تنها غیرمنطقى واستثمارگرانه نیست بلکه خدمت به تولیدگر ومصرف کننده هر دوتاست. تجارت حلقه ارتباط تولیدات و نیازهاست و اگر در روایات اسلامى مى خوانیم که پیامبر اسلام فرموده است:
التّاجِرُ الصَّدُوقُ تَحْتَ ظِلِّ الْعَرْشِ یَوْمَ القیامَةِ.حدیث
بازرگان راستگو روز قیامت در سایه حمایت خداست.
این گونه بازرگانى و تجارت مورد توجه است، تجارتى که در آن، آخرت بر دنیا حاکم باشد و اعتقاد بر اقتصاد و عبادت بر تجارت، این گونه بازرگانى تلاش در جهت تأمین نیازمندیهاى شخصى و خانوادگى و گامى به سوى کمک به جامعه بشرى و خود نوعى عبادت الهى است.
امّا اگر تجارت وسیله اى براى بهره کشى و استثمار تولیدگر یا مصرف کننده و یا خداى نکرده هر دو باشد و با ایجاد انحصارات تجارى و تولیدى و با سازش با حکومتهاى ستمگر و سلطه بر ابزارهاى تبلیغاتى جهان، منابع اوّلیه و گرانبهاى دنیاى محرومین را همراه با کار و زحمت انسانهاى مظلوم به بهایى ناچیز در خدمت غارتگران بین المللى و دستیاران ایشان قرار دهد و ابزار سلطه اقتصادى، فرهنگى و سیاسى بر کشورهاى محروم و مستضعف گردد، این گونه تجارت باطل و حرام است.
تجارتى که مواد مرگبار و سلاحهاى جهنّمى در اختیار بیدادگران، دُزدان و غارتگران حقوق مظلومان قرار دهد، مشروع نیست. تجارتى که مواد زیان بخش همچون هرویین، تریاک، مشروبات الکُلى و امثال آن را ترویج کند و گسترش دهد جایز نیست. تجارتى که حق تولید و توزیع و آزادى انتخاب شغل را از دیگران بگیرد حلال نیست.
تجارتى که توأم با رشوه خوارى و رباخوارى باشد، جنگ با خدا و پیامبر است. تجارتى که همراه با کم فروشى و گرانفروشى باشد، مورد تأیید اسلام نیست.
تجارتى که از گرفتارى و ناچارى مردم سودجویى کند خداپسندانه نیست. خرید و فروشى که مواد آلوده و پاک نشدنى، مردار، سگ، خوک و امثال آن را در اختیار انسانها بگذارد مورد تأیید نیست.
تجارت با اموال مسروقه و غارت شده جایز نیست و خریدار و فروشنده وظیفه دارند، مال را به صاحب اصلى آن برگردانند. نظام جمهورى اسلامى که برخاسته از نظام عقیدتى اسلام است، خود را موظّف مى داند در روابط بین المللى و فعالیتهاى داخلى در چهارچوب قوانین زندگى ساز آن رفتار نماید. روابط بازرگانى مثل دیگر روابط در صورتى مورد قبول نظام است که:
1 ـ به استقلال سیاسى، فرهنگى و اقتصادى مسلمین ضربه نزند.
2 ـ زمینه سلطه تدریجى بیگانگان برکشورهاى اسلامى را فراهم نیاورد.
3 ـ تصرّف بى جهت در اموال دیگران، «اکل مال بالباطل» نباشد.
4 ـ معاملات به شیوه «غررى» و قمارآلود انجام نگیرد.
5 ـ کمک به بیدادگران و تقویت ظالمان نباشد.
6 ـ حق تولید و تجارت دیگران را سلب نکند.
7 ـ همراه با رباخوارى و احتکار نباشد.
8 ـ کالاى تجارى، مواد زیانبخش و ابزار گمراه گرى عقیدتى و اخلاقى مثل برخى فیلم ها و نشریات نباشد.
9 ـ با رضایت طرفین معامله انجام گیرد.
10 ـ تقلّب و غشّ در کالا و بها راه نیابد.
نکات یاد شده بخشى از اصول حاکم بر بازرگانى اسلامى است که، جمهورى اسلامى به آن پاى بند است. علاوه بر اصول مزبور، در اسلام براى برقرارى روابط اولویت هایى تعیین شده است.
جمهورى اسلامى، کشورهاى اسلامى، شرکت هاى مسلمان و اشخاص مسلمان و کشورهاى همسایه و ممالکى که انگیزه و سابقه سلطه جویى نداشته باشند، در شرایط مساوى بر دیگران مقدم مى داردو به خاطر پاسدارى از اصول مکتبى خود منافع اقتصادى فراوان را نادیده مى گیرد و زیانهاى مادى را تحمّل مى کند و این شعار را از امام على علیه السلامآموخته است که:
اَلْمَنیَّةُ وَلاَ الدَّنِیَّةُ، التَّقَلُّلُ وَلاَ التَّوسُّلُ.حدیث
مرگ آرى، زبونى هرگز، فقر آرى، وابستگى هرگز!
بازرگانان مسلمان و دست اندرکاران تجارت در دیگر کشورهاى اسلامى هم همین انتظار مى رود که اهداف عالى قوانین ارزشمند اسلام را در نظر داشته باشند و کار تجارت را در چهارچوب اصول مکتبى و قوانین اسلامى انجام دهند، بلکه همچون بازرگانان صدر اسلام تجارت را راهى براى تبلیغ اسلام و رهایى بشریت از چنگال شرک و فساد بشناسند.
در این دفتر آیه اى از قرآن کریم، وچهل حدیث درباره تجارت تقدیم مى گردد. باشد که سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آلهو امامان معصوم علیه السلام بر سقف بازار همچون چهلچراغ بدرخشد.
ان شاءاللّه
تجارت ازدیدگاه قرآن قالَ اللّه ُ تَبارِکَ وَتَعالى: یا أَیُّهَا الَّذَینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمَوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ اِلاّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ. خداوند متعال فرمود: هان اى مؤمنان ! اموال یکدیگر را بى جهت مصرف نکنید مگر تجارتى که با رضایت طرفین باشد... سوره نساء / آیه 29

  • غلامرضا پیرامون

مقــدمـه

صفحه اختصاصی حدیث و آیات 0

گزینش چهل حدیث از مجموعه سخنان حکیمانه پیشوایان معصوم علیهم السلام مثل انتخاب چند گوهر از گنجینه عظیم جواهراتى است که هر یک از دیگرى قیمتى تر و چشمگیرتر و دلرباتر است. کارى است دشوار، امّا محدودیّت «چهل حدیث»، خواه ناخواه این انتخاب سخت را بر انسان تحمیل مى کند.
بارى ... وقتى به کلمات نورانى و سرشار از حکمت ائمّه اطهار علیهم السلامنگاه مى کنیم، با یک دنیا «بصیرت» و «معرفت» و «هدایت» روبه رو مى شویم.
بى جهت نیست که خداوند، آنان را «چراغ هدایت» قرار داده و کلامشان را «نور» و پیامشان را مایه رشد و تربیت ساخته است.
* * *
زندگى، راهى است که باید پیمود. در این مسیر، با انسانها، پدیده هاى اطراف، حرفها، روحیّه ها، صفات و خصلتها، خوبیها و بدیها و ... مواجه مى شویم. اگر بخواهیم راه را درست طى کنیم و به «مقصد» برسیم، باید به «علامت»ها و «نشانه»ها توجّه کنیم.
اگر چشم دل بگشاییم، جهان هستى سراسر آیه و علامت است، که هدف و مقصود و مقصد را نشان مى دهد. خود قرآن، از «آیات» تشکیل شده است و در ضمن همین آیات شریفه، آیه ها و نشانه هایى را فرا روى بشر قرار مى دهد.
چقدر «و مِنْ آیاته ...» در قرآن است، و نیز «وَآیةٌ لهم». اینها همه براى گشودن چشم بصیرت انسانها به روى نشانه ها و علائم است تا هدف را گم نکنند و بیراهه نروند.
و اگر با وجود این همه «آیه» کسانى راه را گم مى کنند، باید ریشه را در کورى چشمِ «آیه بین» جستجو کرد.
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند، نقش بود بر دیوار * * *
آنچه در این مجموعه پیش روى شماست، اغلب نشانه هایى در وادى مسائل اخلاقى، تربیتى و اجتماعى است. با مرورى بر احادیثى که واژه هایى همچون «آیه»، «علامت»، «علامات»، «دلیل»، «یُستَدلّ»، «اَماره»، «یُعرف» و ... داشت ـ که تعداد آنها بسیار زیاد بود ـ و نیز احادیثى که بدون آن تعبیرها، بیان کننده نشانه و علامتى درباره کسان، گروهها، صفات و موضوعاتى بود، این «چهل گوهر» را برگزیده، تقدیم شما شیفتگان معارف وحى و هدایتهاى «اهل بیت» داشتیم.
باشد که در پرتو جلوه هاى این سخنان آسمانى، در راه زندگى، مشعل به کف و بینا و هوشیار، گام نهاده، مسیر رشد و کمال را طىّ کنیم.

  • غلامرضا پیرامون

مقدمه

صفحه اختصاصی حدیث و آیات 0

پیشکشِ یک تار گیسوى شما:
اى محسن!
اى اصغر!
اى قاسم!
رُقَیّه و سُکَینه علیهم السلام!


طلیعه
باسم رب الزهراء علیهاالسلام

تربیت اسلامى فراهم کردن زمینه هاى رشد و شکوفایى دائمىِ همه استعدادهاى انسان در جهت کمالات الهى ـ انسانى است.
از این رو، با توجه به این تعریف، خواهیم دانست:
1 ـ تربیت امرى تحمیلى نیست، بلکه زمینه سازى است.
2 ـ تربیت امرى موقت نیست، بلکه دائمى است.
3 ـ تربیت امرى یک بُعدى نیست، بلکه چند بُعدى است.
4 ـ تربیت امرى بى هدف نیست، بلکه هدفدار است.
همچنین مثلثِ مربى و مُتَرَبّى (فرد مورد تربیت) و تربیت نیز مستلزم چند چیز است:
أ. شناخت مربى از متربى؛
ب. شناخت مربى از محیطهاى تربیت؛
ج . شناخت مربى از عوامل و موانع تربیت؛
د. شناخت مربى از اصول، مراحل و روشهاى تربیت؛
ه . شناخت مربى از مشکلات و راه حلهاى تربیتى؛
و. پذیرش فکرى و عملى و عاطفىِ مربى از سوى متربى.
در این میان، پیشوایان دینى که از سرچشمه فیاض علم و حکمت خدا ـ این آفریدگار آدمیان و نخستین مربى مردمان ـ نوش کرده اند، مى توانند الگوى بسیار شایسته اى براى ما در امر تعلیم و تربیت باشند و ما را در این راه یارى دهند.

  • غلامرضا پیرامون

مقدمه

صفحه اختصاصی حدیث و آیات 0

قالَ اللّه ُ تَبارَکَ وَ تَعالى:
وَ نُـریُد اَنْ نَمُنَّ عَلىَ الذَینَ اسْتُضْعِفُوا فىِ الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الوارِثینَ
(سـوره قصص/5)

خدواند تبارک و تعالى مى فرماید:
و ما اراده کردیم که بر مستضعفان منّت گذارده و آنها را پیشوایان مردم قرار دهیم و وارث ملک و جاه فرعونیان گردانیم.

خداوند در نظام آفرینش نوش و نیش را درهم آمیخته و رنج و راحت را توأم کرده و غم و شادى را همسایه قرار داده است.
همیشه در کنار تنگناها، گشایشى وجود دارد و پس از شدّتها دوران رهائى و نجات فرا مى رسد و بر اثر صبر، نوبت ظفر آید. سخن زیباى قرآن: اِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا، براستى همراه با دشوارى، آسانى است. این سنّت الهى تنها در زندگى فردى جریان ندارد و مخصوص یک بُعد از ابعاد زندگى فرهنگى، اقتصادى، درمانى و خانوادگى انسان نیست، بلکه در نظام جامعه و در سطح جهانى هم این سنّت و الهى نمود دارد و وعده خدا بر این است که مستضعف مؤمن و نیکوکار، مورد لطف و محبت الهى قرار گیرند و رهبران زمان و وارثان زمین شوند.
انتظار ظهور امام مهدى(عج) برخاسته از رهنمودهاى زندگى ساز اسلام عزیز است که سنّت جارى الهى در نظام خلقت پشتوانه آن است. انتظار مهدى موعود، از یک سو روح یأس و نومیدى را خنثى نموده و آینده اى روشن فراروى انسان ترسیم مى کند و سپیده سحر ایمان و آزادى را نوید مى دهد و جشن با شکوه مرگ بیداد را یاآور مى شود؛ و از سوى دیگر انسان را به خود سازى و اصلاح خویش فرا مى خواهد. انتظار رهبرى عادلانه الهى، منتظران را به عدالت و عبودیّت خدا دعوت مى کند و نسبت به هرگونه کفر و ظلم و عصیان هشدار مى دهد.
چهل حدیث انتظار که در این دفتر گرد آمده است، چهل پرتو نور بر زندگى شیفتگان حضرت مهدى(عج) مى افکند و چهل شعله امید در قلب پاسداران عدالت بر مى افروزد و مسئولیّت بزرگ منتظران را یادآور مى شود. قیام مهدى آل محمّد(عج) از حقایق قطعى جهان است و از مسائل مورد اتّفاق دنیاى اسلام، بلکه پیروان دیگر ادیان آسمانى نیز در انتظار مُصلح آسمانى به سر مى برند.
برداشتهاى ناقص و نادرست درباره امام مهدى(عج) و مسأله انتظار در برخى اذهان وجود دارد، که تنها با مطالعه گفتار معصومین علیهم السلام و منابع معتبر اسلامى اصلاح مى گردد.
امید است خوانندگان گرامى در تابش آفتاب حدیث با امام عصر(عج) و مسأله انتظار، بهتر و بیشتر آشنا شوند و در راه استقرار نظام عدل اسلامى به رهبرى آن حضرت گام بردارند.
انشاءالله

  • غلامرضا پیرامون

مقدمه

صفحه اختصاصی حدیث و آیات 0

هر پسر و دخترى که پا به دوران جوانى مى گذارد، بزرگترین آرزویش ازدواج و ایجاد کانون گرم و پر مِهر خانواده است، تا یار و مونس و محرم راز پیدا کند و از نعمت زندگى مشترک زناشویى، استقلال و آزادى بیشترى بهره مند گردد. پسران و دختران جوان سعادت خود را در سایه زندگى مشترک جستجو مى کنند. چنین میلى بطور طبیعى و فطرى در انسانها وجود دارد و نمى توان از آن صرف نظر کرد. آرى بزرگترین پناهگاه مطمئن براى جوانان، کانون گرم خانوادگى است که مى توانند اضطرابهاى درونى خود را در آن به اطمینان، استقامت و آرامش تبدیل کنند و غمها و نگرانیهاى خود را از یاد ببرند. امر ازدواج و تحقّق آن در جامعه باید براى همه کس آسان باشد. چرا که این امر یک ضرورت حیاتى است، مانند آب و نان که در هر جامعه اى از همه کالاها ضرورى تر و مهم تر است.
ولى متأسفانه در جامعه امروزى ما روز بروز بر تشریفات، سنگینى مهریّه ها، اسرافها و تجمل گرایى ها افزوده مى شود! که تحمّل پى آمدهاى آن براى عموم افراد جامعه دشوار و چه بسا براى بعضى غیر ممکن مى باشد، و پدر و مادران هم هیچ توجّهى به این امر مهّم نمى کنند. بلکه بعضى از پدران و مادران با رقابتهاى غلط، فرزندان خود به ویژه دختران جوان خود را به سوى بدبختى سوق مى دهند. دخترى که هنوز در سنین نوجوانى بسر مى برد و در اوّل راه است، مادران باتوقعّات زیاد، آن هم نامعقول و غیرممکن، باعث تباه شدن دو انسانى که به هم پناه مى آورند، مى شوند. مادران بجاى اینکه دختران خود را به سازگارى، ساده زیستى و ارزشهاى انسانى راهنمایى کنند، تشریفات و زرق و برق ظاهرى را در چشم فرزند جوان خود بزرگ جلوه مى دهند.
جاى بسى تأسف است که پرده هاى ضخیم غفلت و نادانى چشم و گوش و دل برخى افراد ظاهر بین را چنان بسته است که همه ارزشها و سعادت و عاقبت و عافیت و راحتى فرزندان خود را در سایه پول، تجّمل و ژست و خوش تیپ بودن و حسن قیافه مى جویند! شگفتا که اینان راه شقاوت مى پویند!.
ما بهترین راه و روش زندگى را در کلام و عمل پیامبر صلی الله علیه و آلهو خاندان پاکش مى یابیم و احکام اسلام را روشنترین آینه زندگى سعادتمند مى بینیم پس بهتر آن است که به آیین اسلام روى آوریم و سیره رهبران آسمانى آن را سرمشق زندگى خود سازیم تا شاید از فتنه هاى روزگار در امان باشیم.
فتنه مى خیزد از این طاق مُقرنَس، برخیز
تا به میخانه پناه از همه آفات بریم! «حافظ»
دفترى که در پیش روى شما عزیزان قرار دارد حاوى چهل حدیث نورانى و راهگشا از پیشوایان معصوم علیهم السلام است. مترجم بنابر وظیفه خود، این مجموعه را گزینش، تنظیم و ترجمه کرده و تحت عنوان چهل حدیث «ازدواج» به همه جوانانى که در اوّل راه زندگى اند، تقدیم مى نماید.
خوانندگان گرامى در این دفتر کوچک، اهمیّت، آداب و آثار ازدواج در اسلام را در آینه کلام روشن راهبران الهى راه زندگى مشاهده مى کنند. و پیداست که هیچ سخنى والاتر از کلام این بزرگان نیست. و ما هر راه دیگرى را که نشان دهیم به روشنى راه آن پیام آوران سعادت ابدى بشر نخواهد بود. و مردم ما به خوبى این حقیقت را مى دانند و به حرف هیچ حکیم و دانایى به اندازه سخن پیشوایان معصوم خود، دل نبسته اند و نخواهند بست و ایمان دارند که: «کلامُکُمْ نورٌ وَ امرُکُمْ رُشدٌ ...».حدیث

والسلام على من اتبع الهدى

قم ـ محمّد رحیم بیگ محمّدى اندریان

  • غلامرضا پیرامون

مقدمه

صفحه اختصاصی حدیث و آیات 0

قالَ اللّه ُ تَعالى:
«وَالسّابقونَ السّابِقونَ
اُولئک المُقرَّبون فى جنّات النعیم»
حدیث

و سبقت گیرندگان، مقدم اند
آنانند همان مقربان [خدا] در باغستانهاى پر نعمت.



کلمه شیعه بمعناى پیرو، تابع و مطیع است. این کلمه در قرآن نیز بکار رفته است، خداوند متعال فرمود:
«وَاِنَّ مِنْ شِیعَتِهِ لإبْرَاهِیم»
. حدیث

منجمله از شیعیان حضرت نوح، ابراهیم است. پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آلهنیز آنرا براى پیروان على علیه السلام بکار برده است. نقل شده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهشبى در مسجد براى اصحابش صحبت مى کرد که فرمود:
هنگامى که انبیاء سابق را یاد مى کنید بر آنان درود بفرستید و هنگامى که پدرم ابراهیم را یاد کردید ابتدا بر او درود بفرستید و بعد بر من صلوات بفرستید.
اصحاب سؤال کردند ابراهیم از کجا به این مقام رسیده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهفرمود:
بدانید شبى که من به معراج رفتم وقتى به آسمان سوم رسیدم منبرى از نور نصب شد که من بالاى آن رفتم و ابراهیم یک پله پائین نشست و تمام انبیاء گذشته دور منبر نشستند در این هنگام على در حالى که سوار بر شترى از نور بود وارد شد که صورت او مثل ماه مى درخشید و اصحاب و یاران او در اطراف او همانند ستاره نورانى بودند. حضرت ابراهیم گفت: اى محمد این کدام پیامبر بزرگ یا فرشته مقرّب است؟
گفتم او برادر و پسر عم و داماد من و وارث علم من على ابن ابیطالب است او پیامبر و فرشته نیست حضرت ابراهیم سؤال کرد اینها که اطراف اویند چه کسانى هستند گفتم شیعیان او هستند ابراهیم گفت: خدایا مرا هم از شیعیان على قرار ده، پس جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد «و اِنَّ من شیعته لابراهیم» حضرت ابراهیم از جمله شیعیان على بن ابى طالب است
. حدیث
بنابراین نام شیعه از قرآن گرفته شده و به گفته استاد محمدرضا حکیمى در کتاب ارزشمند حماسه غدیر این نام را خود پیامبر به شیعه داد و اصولاً اطلاق کلمه شیعه در تاریخ اسلام بر پیروان و دوستان على ابن ابیطالب نخستین بار به وسیله خود پیامبر اکرم صورت گرفته است، یعنى در زمان حیات پیامبر و پیش از پدید آمدن هر جماعت و فرقه اى
. حدیث
.
در حدیث دیگر رسول گرامى اسلام در عظمت و ارزش و مسئولیت شیعه بودن چنین فرمود:
خداوند به کسى که محبت پیشوان از خاندان مرا عنایت کرد پس او به خیر دنیا و آخرت رسیده است پس تردید نداشته باشد که او در بهشت خواهد بود. در دوستى اهل بیت من بیست ویژگى وجود دارد که ده ویژگى در دنیا است و ده ویژگى در آخرت. امّا ویژگى دوستان اهل بیت در دنیا عبارتست از:
زهد، حرص ورزیدن بر علم، پاکدامنى و تقواى دینى، رغبت در عبادت خدا، توبه قبل از مرگ، نشاط در شب زنده دارى و مأیوس شدن از آنچه در دست مردم است، پاسدارى از فرمان پروردگار بزرگ و با عظمت، دشمن با دنیا پرستى و سخاوت.
اما ویژگى هاى آخرت: دفترى براى او گشوده نمى شود، میزان و ترازوى بررسى اعمال براى او نصب نمى گردد، کتاب او به دست راست او داده مى شود، برائت از آتشى براى او ثبت گردیده است، رو سفید خواهد بود، به زیورهاى بهشتى آراسته مى گردد، براى صد نفر از خاندانش شفاعت مى کند، خداوند با نظر رحمت به او مى نگرد، تاج فرشتگان بر سر دارد، و در نهایت بدون حساب وارد بهشت جاویدان مى گردد سپس فرمود: آفرین بر دوستان خاندانم
. حدیث
.
بنابراین بر ما شیعیان است که ابتدا سپاسگزار این نعمت بزرگ بر خود باشیم و همیشه و همه جا شاکر پروردگار متعال باشیم که خداوند ما را از دوستان و شیعیان اهل بیت علیهم السلام قرار داده است که هرچه شکر کنیم از عهده شکر آن بر نخواهیم آمد.
دوم اینکه سعى کنیم همانطور که آنان فرمودند باعث زینت آنان باشیم یعنى سعى کنیم در گفتار و کردار و تفکر و اندیشه و ... اگر نمى توانیم مثل آنان باشیم حداقل شبیه آنان باشیم. بامید اینکه روز بروز با الهام گرفتن از قرآن و فرهنگ اهل بیت: خود را به آنان نزدیکتر کنیم، این چهل درّ گرانبها از میان صدها درّ ارزشمند انتخاب گردید تا با مطالعه و بکار بستن آنها بتوانیم با عظمت و ارزش و مقام و وظائف خود که شیعه هستیم آشناتر شده و رستگار شویم.

پرینت احادیث

فصل اول

جایگاه شیعه

شیعه پیشتازجامعه

  • غلامرضا پیرامون

مقــدمـه

صفحه اختصاصی حدیث و آیات 0

«شناخت انسان»، مبناى هر کار فکرى، اخلاقى، تربیتى و اجتماعى است که نسبت به «فرد» یا «اجتماع»، انجام مى گیرد.
جهان درون و دنیاى روح بشر، بسیار شگفت، پیچیده و اعجاب انگیز است و بحق، «انسان، موجود ناشناخته» است.
نَوَسانات روحى، آرامشها و اضطرابها، انگیزه ها و تغییراتِ رفتارى و واکنشهاى اجتماعى، هنجارها و ناهنجاریها در خصلتها و عملها، همه و همه ریشه در همان «روان» و «قلب» انسان دارد. علوم تربیتى و مباحث اخلاقى نیز، بطور عمده بر شناخت روح و روان و تأثیر و تأثّر انسان از محیط و عوامل درونى و بیرونى مبتنى است.
اینها سبب مى شود که به این بُعد حسّاس و سرنوشت ساز، توجّه بیشترى معطوف گردد.


* * *

بى آنکه «روان شناسى» غرب و اصطلاحات و مباحث این رشته علمى مرعوبمان کند، و بى آنکه بخواهیم از ارزش آن بگذریم، معتقدیم چه در مباحث نظرى روانشناسى و روانکاوى و چه در شیوه هاى عملى و سامان بخشى هاى رفتارى، «مکتب وحى» غنى تر و عمیق تر است.
در مراجعه به گنجینه هاى عظیم روایات، به گوهرهاى بس نفیس و ارزشمندى برمى خوریم که خیره کننده دلها و دیده هاست. دید روان شناسانه به متون روایى، جلوه هاى بیشترى از غناى دستاوردهاى وحى را نشان مى دهد.
خودشناسى، هم مقدّمه «خداشناسى» است، هم زمینه سازِ «خداپرستى». و هر که خود را نشناسد، به مقتضاى احادیث، از شناخت دیگران و دیگر چیزها ناتوان تر است، چرا که «کتاب نفس» همواره پیش روى انسان و در معرض چشم بیناى اوست. کسانى که کار تربیتى مى کنند، بى نیاز از این «شناخت» نیستند. براى آنان هم که در مسیر اخلاق گام بر مى دارند، آگاهى از خفایا و زوایاى روحى، یک ضرورت است.
پس نیازى به بیان اهمیّت روان شناسى نیست.
امّا، از آنجا که امامان معصوم علیهم السلام، مربّیان روح و معلّمان حکمت و الگوهاى رهروى و مشعلهاى راهنمایى اند، کلامشان نیز در این میدان، مرز درستى و نادرستى است.
به همین خاطر، به آستان احادیث اهل بیت علیهم السلامروى مى آوریم و از این خرمن پربار بهره مى گیریم و بى واسطه، به سرچشمه رسیده و زلال معارف را مى نوشیم و بى واسطه، از درخت معرفت، میوه مى چینیم ...


* * *

  • غلامرضا پیرامون

مـقــدمـه

صفحه اختصاصی حدیث و آیات 0

بسم اللّه الرحمن الرحیم
تشنگى دل و جان ما را معارف اهل بیت علیهم السلام سیراب مى کند.
گنجینه پایان ناپذیر کلمات ائمّه، از سرمایه هاى عظیم و ماندگارى است که به همّت عالمان بزرگ و راویان گوهرشناس، ثبت و ضبط و ذخیره سازى شده است و ما اینک پس از قرنها که از دوران آن اولیاى الهى مى گذرد، توفیق بهره بردن از آن را داریم.
در این میان، سخنان امیر بیان و خورشید حکمت و هدایت و پیشواى عدالت، حضرت على امیرمؤمنان علیه السلام از درخشندگى و بلاغت و جلوه خاصّى برخوردار است و بسیارى از بزرگان دانش و ادب، در طول این چهارده قرن، از چشمه زلال «حکمتهاى علوى» سیراب شده اند و به انتقال آن جرعه هاى جان بخش به کام تشنگان معارف پرداخته اند.
سخنان امام على علیه السلام آن چنان عمیق، زیبا، کاربردى و فصیح است که چشم دل را مبهوت مى سازد. گویا آن حضرت، ناظر به همه ادوار و به تناسب همه مخاطبان و دردها و نیازها، راه حل و درمان ارائه فرموده است. از این رو کلمات حضرتش دلنشین و روح پرور و مایه عبرت و سرمشق زندگى است.
بارى... آنچه پیش رو دارید، قطره اى از آن اقیانوس بى کران است. گهرهایى برگرفته از کلمات قصار آن پیشواى جاودانه، از کتاب «غررالحکم» است که با ترجمه و توضیحى مختصر، تقدیم مى شود. دسته گلى است معطّر، از بوستان باطراوت و همیشه سرسبز و خوشبوى معارف علوى.
سعى شده است کلماتى برگزیده شود که بیشتر حالت کاربردى و نقش آفرینى در رفتار روزمرّه و صحنه هاى زندگیمان داشته باشد، با توضیحاتى روان و خودمانى، که بیشتر و بهتر بتواند با مخاطبان و خوانندگان، رابطه برقرار سازد.
باشد که فروغ کلام مولا، زوایاى تاریک زندگى ها و دلهایمان را روشن سازد و در سایه سار رهنمودهاى حضرتش، «راه» را روشن تر ببینیم و «هدف» زندگى را از یاد نبریم... چنین باد.

جواد محدّثى

  • غلامرضا پیرامون

احادیث از حضرت فاطمه زهرا (أربعون حدیث مِن فاطمه الزهرا) ۱

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

۱- موقعیت اهل بیت در نزد خدا

وَاحْمَدُوا الَّذى لِعَظمَتِهِ وَ نُورِهِ یبْتَغى مَنْ فِى السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ إِلَیهِ الْوَسیلَهَ، وَ نَحْنُ وَسیلَتُهُ فى خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَیبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَهُ أَنـْبِیائِهِ.

خدایى را حمد و سپاس گویید که به خاطر عظمت و نورش، هر که در آسمانها و زمین است به سوى او وسیله مى جوید، و ما وسیله او در میان مخلوقاتش و خاصّان درگاه و جایگاه قدس او و حجّت غیبى و وارث پیامبرانش هستیم.

  • غلامرضا پیرامون

1- قال الله عزّوجلّ:

به‌راستی در‌می‌گذرم ازمردمان مسلمانی که ولایت امام عادلی را که از جانب خداوند است پذیرفته‌اند.   (کافی1/376)

 

2- قال الله عزّوجلّ:

تندی نکن با کسی که تو را بر او مسلط کردند تا با تو تندی نکنم.  (کافی2/303)

 _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرمتحرک شباهنگ www.shabahang20.blogfa.com _*̡͌l̡*̡̡ ̴̡ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴̡̡ *̡͌l̡*̡̡_

3- قال الله عزّوجلّ:

در نهان و نیز هنگام شادمانی به یاد من باش تا در غفلت‌ها به یادت باشم        (امالی صدوق/254)

 

4- قال الله عزّوجلّ:

ای آدم! آن‌چه بین من و توست: از تو دعا و از من اجابت.   (الخصال1/244)

  • غلامرضا پیرامون

چهل حدیث از امام حسن بن علی(ع) :

۱- نصیحت از سر اخلاص

« أَیُّهَا النّاسُ إِنَّهُ مَنْ نَصَحَ لِلّهِ وَ أَخَذَ قَوْلَهُ دَلیلاً هُدِىَ لِلَّتى هِىَ أَقْوَمُ وَ وَفَقَّهُ اللّهُ لِلرَّشادِ وَ سَدَّدَهُ لِلْحُسْنى فَإِنَّ جارَاللّهِ آمِنٌ مَحْفُوظٌ وَ عَدُوَّهُ خائِفٌ مَخْذُولٌ، فَاحْتَرِسُوا مِنَ اللّهِ بِکَثْرَةِ الذِّکْرِ
هان اى مردم! کسى که براى خدا نصیحت کند و کلام خدا را راهنماى خود گیرد، به راهى پایدار رهنمون شود و خداوند او را به رشد و هدایت موفّق سازد و به نیکویى استوار گرداند، زیرا پناهنده به خدا در امان و محفوظ است و دشمن خدا ترسان و بىیاور است و با ذکر بسیار خود را از [معصیت خداى] بپایید.

  • غلامرضا پیرامون

چهل حدیث بسیار زیبا ازقطب عالم امکان، امام زمان(عج)

 

 ۱- توجّه امام مهدى(علیه السلام) به شیعیان خویش

إِنّا غَیْرُ مُهْمِلینَ لِمُراعاتِکُمْ، وَ لا ناسینَ لِذِکْرِکُمْ، وَ لَوْ لا ذلِکَ لَنَزَلَ بِکُمُ اللاَّْواهُ، وَ اصْطَلَمَکُمُ الاَْعْداءُ. فَاتَّقُوا اللّهَ جَلَّ جَلالُهُ وَ ظاهِرُونا:

ما در رعایت حال شما کوتاهى نمى‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم، که اگر جز این بود گرفتارى‌ها به شما روى مى‌آورد و دشمنان، شما را ریشه کن مى‌کردند. از خدا بترسید و ما را پشتیبانى کنید.

  • غلامرضا پیرامون

چهل حدیث از امام حسین(ع)

 

۱٫ شناخت خداوند و عبادت او

« اَیّهَا النّاسُ! إِنّ اللّهَ جَلّ ذِکْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلاّ لِیَعْرِفُوهُ، فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ».

امام حسین (ع) فرمود:

«اى مردم! خداوند بندگان را آفرید تا او را بشناسند، آن‏گاه که او را شناختند، پرستش کنند و آن‏گاه که او را پرستیدند، از پرستش غیر او بى‏نیاز شوند.»

(بحار الانوار، ج ۵ ص ۳۱۲ ح۱)

  • غلامرضا پیرامون

قرآن کریم :

اُدْعونى اَسْتَجِبْ لَکُمْ؛سوره غافر، آیه ۶۰بخوانید مرا، تا پاسخ دهم شما را

۲پیامبر صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله : یَدْخُلُ الْجَنَّةَ رَجُلانِ کانا یَعْمَلانِ عَمَلاً واحِدا ، فَیَرى اَحَدُهُما صاحِبَهُفَوْقَهُ ، فَیَقولُ : یا رَبِّ ، بِما اَعْطَیْتَهُ وَ کانَ عَمَلُنا واحِدا ؟فَیَقولُ اللّه‏ُ تَبارَکَ وَ تَعالى : سَاَ لَنى وَ لَمْ تَسْاَ لْنى ؛

دو نفر که هر دو یکسان عمل کرده‏اند ، وارد بهشت مى‏شوند ، امّا یکى از آن دو ،دیگرى را برتر از خود مى‏بیند . مى‏گوید : پروردگارا ! چرا او را برترى دادى ، در حالى کهعمل هر دوى ما یکسان بوده است؟ خداوند ـ تبارک و تعالى ـ مى‏فرماید : او از من درخواست میکرد و تو درخواست نمى‏کردى.عدّة الداعى ، ص ۳۶

  • غلامرضا پیرامون

 

حدیث (1) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

یا عَلىُّ اَلعَقلَ مَا اکتُسِبَت بِهِ الجَنَّةُ وَطُلِبَ بِهِ رِضَى الرَّحمنِ؛

یا على عقل چیزى است که با آن بهشت و خشنودى خداوند رحمان به دست مى آید.

(من لایحضره الفقیه،ج4،ص369)

حدیث (2) امام على علیه السلام :

أَعقَلُ النّاسِ أَبعَدُهُم عَن کُلِّ دَنیَّةٍ؛

عاقل ترین مردم کسى است که از همه پَستى ها دورتر باشد.

  • غلامرضا پیرامون

چهل حدیث اخلاقی از امام موسی کاظم علیه السلام :

۱- تعقّل و معرفت

«ما بَعَثَ اللّهُ أَنْبِیائَهُ وَرُسُلَهُ إِلی عِبادِهِ إِلاّ لِیَعْقِلُوا عَنِ اللّهِ، فَأَحْسَنُهُمُاسْتِجابَهً أَحْسَنُهُمْ مَعْرِفَةً لِلّهِ، وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللّهِأَحْسَنُهُمْ عَقْلاً وَ أَعْقَلُهُمْ أَرْفَعُهُمْ دَرَجَةً فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ».
خداوند پیامبران و فرستادگانش را به سوی بندگانش بر نینگیخته، مگر آن که از طرف خدا تعقّل کنند. پس نیکوترینشان از نظر پذیرش، بهترینشان از نظر معرفت به خداست، و داناترینشان به کار خدا، بهترینشان از نظر عقل است، و عاقلترین آنها، بلند پایه ترینشان در دنیا و آخرت است.

  • غلامرضا پیرامون

چهل حدیث درباره علم و دانش از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم(ازنهج الفصاحه)

  • غلامرضا پیرامون

قرآن کریم
لَقَدْ کانَ لَکُمْ فى رَسولِ اللّه‏ِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُو اللّه‏َ وَ الْیَوْمَ الاْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللّه‏َ کَثیرا؛(۱)
قطعا رفتار رسول خدا براى شما الگویى شایسته است، براى آنان که به رحمت خدا و روز رستاخیز امید دارند و خدا را بسیار یاد مى ‏کنند.

  • غلامرضا پیرامون


۱
در رحم مادرش... و از شیر مادرش... و از درآمد والدینش روزى او را داد... تا آن‏که بزرگ شد و عقلش رشد کرد و مستقلاً درآمد کسب کرد. در این هنگام بر خود سخت گرفت و به پروردگارش بدگمان شد و از ترس تنگدستى و یقین نداشتن به وعده خداى تبارک و تعالى، حقوق مالى خود (نسبت به دیگران) را نادیده گرفت و خود و خانواده‏ اش را در سختى و تنگنا قرار داد.

  • غلامرضا پیرامون

قرآن کریم‏
إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ؛(۱)
در حقیقت گرامى ‏ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.

  • غلامرضا پیرامون