چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۳۶ ق.ظ
حوض کوثر
حوض کوثر
"کوثر" بر وزن "فوعل" وصفى است که از "کثرت" گرفته شده و به معناى "خیر کثیر و فراوان" است. گسترهى معنایى این واژه چنان وسیع و جامع است که مصادیق بىشمارى از جمله "خیر بىنهایت" را نیز مىتواند شامل شود. براى واژهى "کوثر" که در سورهى مبارکه کوثر آمده است، در تفاسیر شیعه و سنى معانى بسیارى براىش ذکر شده است که جملگى، از مصادیق همین خیر کثیرند؛ مصادیقى مانند: 1. حوض و نهر کوثر...،
2. مقام شفاعت کبرا در روز قیامت، 3. نبوت، 4. حکمت و علم، 5. قرآن، 6. کثرت اصحاب و پیروان، 7. کثرت معجزات، 8. کثرت علم و عمل، 9. توحید و ابعاد آن، 10. نعمتهاى خدا به پیامبر(ص) در دنیا و آخرت، 11. نسل کثیر و ذریه فراوان که در گذر زمان باقى بمانند. بىگمان این فراوانى ذریه و باقى ماندن نسل پیامبر(ص) از وجود دختر والا گهر ایشان، فاطمهی زهرا(س) نشأت گرفته است. پس بارزترین مصداق "کوثر" وجود مبارک حضرت زهرا(س) مىباشد. بیانگر این حقیقت و شاهد این واقعیت، شأن نزول و سیاق آیات سورهی کوثر است. آرى وجود فاطمه(س) منبع خیر کثیر است که هم باعث ماندگارى رسالت پیامبر(ص) تا روز رستاخیز شده است و هم عامل جاودانگى نسل پاک او.[1]
از اینرو، با استناد به روایات مربوط به حوض کوثر و شأن نزول سورهى کوثر و متن و سیاق آیات، مىتوان نتیجه گرفت: "کوثر" داراى دو مصداق بارز، یکى در دنیا و یکى در آخرت است. مصداق دنیوى آن که همان "کوثر محمدى" است، فاطمهی زهرا(س) است که منشأ اولاد و ذریه و نسل پاک پیامبر(ص) است، که ایشان و ذریهى او مردم را در دنیا از معارف و اخلاق و احکام و آداب الاهى سیراب نمودهاند و مصداق دیگر آن که "کوثر بهشتى" است، حوضى در بهشت است که على(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) ساقى آن مىشوند و کام تشنگان رهیده از صحراى محشر را سیراب مىنماید.[2]
اوصاف حوض کوثر
ویژگیهای حوض کوثر از زبان رسول الله(ص) چنین است: حوض کوثر نهرى است داراى خیر کثیر در بهشت که از حوضى مىریزد و اطراف آن به عدد ستارگان آسمان، ظروفى چیده شده است و امت من پس از ورود به بهشت بر آن وارد مىشوند. در پیش من حوضى است به وسعت مدینه تا یمن، یا وسعت مدینه تا عمان. کنارههاى آن از طلا است و شراب(نوشیدنى) آن از برف و شیر، سفیدتر و از عسل شیرینتر و از مِشک خوشبوتر است و بر سنگهاى بزرگ لؤلؤ و مرجان جارى مىشود. هرکس از آن بنوشد، هرگز تشنگى بر او عارض نشود و اولین کسانى که بر آن وارد مىشوند، مهاجران (از مکه به مدینه) فقیر مىباشند. والى و ساقى آن، امام على(ع) است. مؤمنان پس از نوشیدن از آب کوثر اطراف پیامبر(ص) جمع شده و از دیدار یکدیگر خشنود مىشوند. چشمه کوثر از ساق عرش است که آنجا منزلگاه اوصیا(ع) و شیعیان ایشان است و از آنجا با دو ناودان به حوض ریخته مىشود و سپس با دو نهر در بهشت جریان مىیابد. براى هر پیامبرى در بهشت نهرى است که به دلیل کثرت وارد شوندگان بر حوضشان بر یکدیگر مباهات مىکنند، لکن من امیدوارم که وارد شوندگان بر حوضم بیشتر از سایرین باشد.[3]
حوض کوثر در کلام امامان معصوم
امیرمؤمنان(ع) فرمودند: «حوض کوثر ما مملوّ است و در آن دو نهر مىریزد از بهشت، یکى از چشمهى تسنیم و دیگرى از چشمهى معین».[4]
و در حدیث معتبر، امام صادق(ع) فرمودند: کسى که دلش براى مصیبت ما به درد آید، در وقتِ مردن فرحناک مىشود، فرحى که هرگز از دل او بیرون نمىرود تا در حوض کوثر بر ما وارد شود و کوثر خوشحالى مىکند؛ چون دوست ما بر او وارد مىشود. حتى آنکه به او مىچشاند از لذت انواع خوردنىها که نمىخواهد از آنجا به جاى دیگر رود. هر کس از آن یک شربت بیاشامد، هرگز تشنه نشده و بعد از آن هیچگاه تعب نکشد. و آن به سردى کافور و بوى مشک و طعم زنجیل است و از عسل شیرینتر و از مسکه نرمتر و از آب دیده صافتر و از عنبر خوشبوتر مىباشد. از چشمهى تسنیم بهشت بیرون مىآید. بر نهرهاى بهشت همه مىگذرد و بر روى سنگ ریزهى مروارید و یاقوت جارى مىشود و... . و هر دیدهاى که در مصیبت ما بگرید، البته شاد و خوشحال گردد به نظر کردن به کوثر. آب مىدهند از آن همهى دوستان ما را، اما به قدر محبت و متابعت ما، از آن لذت مىبرند و هر کس محبتش بیشتر است، لذتش بیشتر خواهد بود،... .[5]
شایان ذکر است که بدون تردید دوازده امام معصوم(ع)، همگى در روز قیامت، ساقى حوض کوثرند. چنانکه از احادیث و براهین ظاهر است و سیدالشهداء(ع) فرمودند: «و نحن وُلاة الحوض نسقى وُلاتنا»؛[6] ماییم صاحبان حوض کوثر، سیراب مىنماییم دوستان خود را. همانگونه که پیامبر(ص) امید آن داشتند که وارد شوندگان بر حوضشان بیشتر از سایرین باشند، هر مسلمانى که نام کوثر و توصیفات آنرا مىشنود، آرزو مىکند که از وارد شوندگان بر حوض و بر نبى(ص) قرار گیرد، اما روشن است که اگر این امید و رجا واقعى باشد، باید براى دستیابى به آن کوشید، و پس از کسب زاد و توشه نیز باید مراقبت نمود تا این سرمایه توسط رهزنان و شیاطین جنى و انسى، بیرونى و درونى به یغما نرود و یا دچار آفت نشود و إلاّ زحمتها بر باد رفته و حاصلى از آنان نخواهد چید و ورود او بر حوض، تبدیل به خواب و خیال مىشود و دلخوش کردن به خواب و خیال و آماده نشدن و تلاش ننمودن براى تحصیل مطلوب، کارى غافلانه و امیدى بیهوده است.
از اینرو، با استناد به روایات مربوط به حوض کوثر و شأن نزول سورهى کوثر و متن و سیاق آیات، مىتوان نتیجه گرفت: "کوثر" داراى دو مصداق بارز، یکى در دنیا و یکى در آخرت است. مصداق دنیوى آن که همان "کوثر محمدى" است، فاطمهی زهرا(س) است که منشأ اولاد و ذریه و نسل پاک پیامبر(ص) است، که ایشان و ذریهى او مردم را در دنیا از معارف و اخلاق و احکام و آداب الاهى سیراب نمودهاند و مصداق دیگر آن که "کوثر بهشتى" است، حوضى در بهشت است که على(ع) و دیگر امامان معصوم(ع) ساقى آن مىشوند و کام تشنگان رهیده از صحراى محشر را سیراب مىنماید.[2]
اوصاف حوض کوثر
ویژگیهای حوض کوثر از زبان رسول الله(ص) چنین است: حوض کوثر نهرى است داراى خیر کثیر در بهشت که از حوضى مىریزد و اطراف آن به عدد ستارگان آسمان، ظروفى چیده شده است و امت من پس از ورود به بهشت بر آن وارد مىشوند. در پیش من حوضى است به وسعت مدینه تا یمن، یا وسعت مدینه تا عمان. کنارههاى آن از طلا است و شراب(نوشیدنى) آن از برف و شیر، سفیدتر و از عسل شیرینتر و از مِشک خوشبوتر است و بر سنگهاى بزرگ لؤلؤ و مرجان جارى مىشود. هرکس از آن بنوشد، هرگز تشنگى بر او عارض نشود و اولین کسانى که بر آن وارد مىشوند، مهاجران (از مکه به مدینه) فقیر مىباشند. والى و ساقى آن، امام على(ع) است. مؤمنان پس از نوشیدن از آب کوثر اطراف پیامبر(ص) جمع شده و از دیدار یکدیگر خشنود مىشوند. چشمه کوثر از ساق عرش است که آنجا منزلگاه اوصیا(ع) و شیعیان ایشان است و از آنجا با دو ناودان به حوض ریخته مىشود و سپس با دو نهر در بهشت جریان مىیابد. براى هر پیامبرى در بهشت نهرى است که به دلیل کثرت وارد شوندگان بر حوضشان بر یکدیگر مباهات مىکنند، لکن من امیدوارم که وارد شوندگان بر حوضم بیشتر از سایرین باشد.[3]
حوض کوثر در کلام امامان معصوم
امیرمؤمنان(ع) فرمودند: «حوض کوثر ما مملوّ است و در آن دو نهر مىریزد از بهشت، یکى از چشمهى تسنیم و دیگرى از چشمهى معین».[4]
و در حدیث معتبر، امام صادق(ع) فرمودند: کسى که دلش براى مصیبت ما به درد آید، در وقتِ مردن فرحناک مىشود، فرحى که هرگز از دل او بیرون نمىرود تا در حوض کوثر بر ما وارد شود و کوثر خوشحالى مىکند؛ چون دوست ما بر او وارد مىشود. حتى آنکه به او مىچشاند از لذت انواع خوردنىها که نمىخواهد از آنجا به جاى دیگر رود. هر کس از آن یک شربت بیاشامد، هرگز تشنه نشده و بعد از آن هیچگاه تعب نکشد. و آن به سردى کافور و بوى مشک و طعم زنجیل است و از عسل شیرینتر و از مسکه نرمتر و از آب دیده صافتر و از عنبر خوشبوتر مىباشد. از چشمهى تسنیم بهشت بیرون مىآید. بر نهرهاى بهشت همه مىگذرد و بر روى سنگ ریزهى مروارید و یاقوت جارى مىشود و... . و هر دیدهاى که در مصیبت ما بگرید، البته شاد و خوشحال گردد به نظر کردن به کوثر. آب مىدهند از آن همهى دوستان ما را، اما به قدر محبت و متابعت ما، از آن لذت مىبرند و هر کس محبتش بیشتر است، لذتش بیشتر خواهد بود،... .[5]
شایان ذکر است که بدون تردید دوازده امام معصوم(ع)، همگى در روز قیامت، ساقى حوض کوثرند. چنانکه از احادیث و براهین ظاهر است و سیدالشهداء(ع) فرمودند: «و نحن وُلاة الحوض نسقى وُلاتنا»؛[6] ماییم صاحبان حوض کوثر، سیراب مىنماییم دوستان خود را. همانگونه که پیامبر(ص) امید آن داشتند که وارد شوندگان بر حوضشان بیشتر از سایرین باشند، هر مسلمانى که نام کوثر و توصیفات آنرا مىشنود، آرزو مىکند که از وارد شوندگان بر حوض و بر نبى(ص) قرار گیرد، اما روشن است که اگر این امید و رجا واقعى باشد، باید براى دستیابى به آن کوشید، و پس از کسب زاد و توشه نیز باید مراقبت نمود تا این سرمایه توسط رهزنان و شیاطین جنى و انسى، بیرونى و درونى به یغما نرود و یا دچار آفت نشود و إلاّ زحمتها بر باد رفته و حاصلى از آنان نخواهد چید و ورود او بر حوض، تبدیل به خواب و خیال مىشود و دلخوش کردن به خواب و خیال و آماده نشدن و تلاش ننمودن براى تحصیل مطلوب، کارى غافلانه و امیدى بیهوده است.
[1]. ر. ک: مصباح یزدى، محمد تقى، جامى از زلال کوثر، ص 20 - 22 ؛ علامه طباطبایى، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج 20، ص 370، و تفاسیر مختلف، ذیل سوره کوثر.
[2]. البته این که چه رابطه و نسبتى بین "کوثر محمدى" و "کوثر بهشتى" وجود دارد، نیاز به تعمّق و بررسى و مجال افزون ترى مىباشد. و شاید بتوان گفت عقل و اندیشه انسانهاى معمولى از فهم و تصور آن عاجز است.
[3]. ر. ک: فیض کاشانى، محسن، محجة البیضاء، ج 8، ص 352 - 353 و سایر تفاسیر ذیل سوره کوثر.
[4]. علامه مجلسى، حق الیقین، ص 453، بحارالانوار، ج 8، ص 18.
[5]. علامه مجلسى، حق الیقین، ص 455.
[6]. بحارالأنوار، ج 45، ص 49.
- ۹۳/۰۱/۲۷
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.