شایسته ترین الگو
قرآن کریم
لَقَدْ کانَ لَکُمْ فى رَسولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُو اللّهَ وَ الْیَوْمَ الاْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللّهَ کَثیرا؛(۱)
قطعا رفتار رسول خدا براى شما الگویى شایسته است، براى آنان که به رحمت خدا و روز رستاخیز امید دارند و خدا را بسیار یاد مى کنند.
۱
پیامبر صلى الله علیه وآله :
اِنَّما بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَکارِمَ الاَْخْلاقِ؛(۲)
من تنها برانگیخته شدهام تا اخلاق بزرگوارانه را به کمال رسانم.
۲
امام حسین علیهالسلام :
کانَ صلى الله علیه وآله ... لا یَحْسَبُ اَحَدٌ مِنْ جُلَسائِهِ اَنَّ اَحَدا اَکْرَمُ عَلَیْهِ مِنْهُ؛(۳)
پیامبر صلى الله علیه وآله چنان با همنشینان رفتار مى نمودند که هیچ یک از آنان گمان نمى کرد کسى نزد آن حضرت از وى گرامى تر باشد.
۳
امام على علیه السلام :
ـ فى صِفَةِ النَّبىِّ صلى الله علیه وآله ـ طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ اَحْکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحْمى (اَمْضى) مَواسِمَهُ یَضَعُ ذلِکَ حَیْثُ الْحَاجَةُ اِلَیْهِ مِنْ قُلوبٍ عَمْىٍ وَ آذانٍ صُمٍّ وَ اَلْسِنَةٍ بُکْمٍ مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَواطِنَ الْحَیْرَةِ... ؛(۴)
امام على علیه السلام :
پیامبر صلى الله علیه وآله پزشکى بودند که با دانش خود، همواره در میان مردم مى گشتند، مرهمهایشان را به خوبى فراهم و ابزار کارشان را آماده مى ساختند و آنها را هرجا که لازم بود، مى گذاردند، در دلهاى کور و گوشهاى کر و زبانهاى گنگ. غفلتگاهها و جایگاههاى حیرت را جستجو و با داروى خود، آنها را درمان مى کردند.
۴
پیامبر صلى الله علیه وآله :
ألا اُخْبِرُکُمْ بِاَشبَهِکُم بى؟ قَالوا: بَلى یا رَسولَ اللّهِ. قالَ: اَحسَنُکُم خُلقا وَ اَلیَنُکُم کَنَفا وَ اَبَرُّکُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّکُم حُبّا لاِِخوانِهِ فى دینِهِ وَ اَصبَرُکُم عَلَى الحَقِّ وَ اَکظَمُکُم لِلغَیظِ وَ اَحسَنُکُم عَفْوا وَ اَشَدُّکُم مِن نَفْسِهِ اِنْصافا فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ؛(۵)
پیامبر صلىاللهعلیهوآله :
آیا شما را از شبیه ترینتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر کس خوش اخلاقتر، نرمخوتر، به خویشانش نیکوکارتر، نسبت به برادران دینى اش دوستدارتر، بر حق شکیباتر، خشم را فروخورنده تر و با گذشتتر و در خرسندى و خشم با انصاف تر باشد.
۵
پیامبر صلى الله علیه وآله :
اَلا اُخْبِرُکُمْ بِاَبْعَدِکُمْ مِنّى شَبَها؟ قَالُوا: بَلى یا رَسولَ اللّهِ. قالَ: اَ لْفاحِشُ الْمُتَفَحِّشُ الْبَذىءُ، اَ لْبَخِیلُ، اَ لْمُخْتَالُ، اَ لْحَقودُ، اَ لْحَسُودُ، اَ لْقاسِى الْقَلْبِ، اَ لْبَعِیدُ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ یُرْجى، غَیْرُ المَاْمونِ مِنْ کُلِّ شَرٍّ یُتَّقى؛(۶)
پیامبر صلى الله علیه وآله :
آیا شما را از کم شباهتترینتان به خودم آگاه نسازم؟ عرض کردند: چرا، اى رسول خدا! فرمودند: زشتگوىِ بى آبروىِ بى شرم، بخیل، متکبر، کینه توز، حسود، سنگدل، کسى
که هیچ امیدى به خیرش و امانى از شرش نیست.
۶
دیلمى : کانَ النَّبىُّ صلى اللهعلیهوآله ... یُسَلِّمُ عَلى مَنِ اسْتَقْبَلَهُ مِنْ کَبیرٍ وَ صَغیرٍ وَ غَنىٍّ وَ فَقیرٍ و لا یُحَقِّرُ ما دُعِىَ اِلَیهِ و لو اِلى خَشفِ التَّمْرِ وَ کانَ خَفیفَ المَؤونَةِ کَریمَ الطَّبیعَةِ، جَمیلَ المُعاشَرَةِ، طَلِقَ الوَجهِ، بَشّاشا من غَیرِ ضِحکٍ، مَحْزونا مِن غَیرِ عَبوسٍ، مُتَواضِعا مِنْ غَیْرِ مَذَلَّةٍ، جَوادا مِن غَیْرِ سَرَفٍ، رَقیقَ القَلبِ، رَحیما بِکُلِّ مُسْلِمٍ... ؛(۷)
دیلمى : رسول اکرم صلى الله علیه وآله به هر کس برخورد مى نمودند، از بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر، سلام مى کردند و اگر به جایى حتى براى خوردن خرمایى خشک دعوت مى شدند، آن را کوچک نمى شمردند. زندگیشان کم هزینه بود، بزرگ طبع، خوش معاشرت و گشاده رو بودند، بى آنکه بخندند، همیشه متبسم بودند .
بى آنکه اخمو باشند، محزون بودند، بى آنکه از خود ذلّتى نشان دهند، متواضع بودند، مى بخشیدند ولى اسراف نمى نمودند، دل نازک و نسبت به تمام مسلمانان مهربان بودند.
۷
پیامبر صلى الله علیه وآله :
اِنّا اُمِرْنا مَعاشِرَ الاَنْبیاءِ بِمُداراةِ النّاسِ، کَما اُمِرْنا بِاِقامَةِ الفَرائِضِ؛(۸)
ما پیامبران ، همانگونه که به برپا داشتن واجبات مأمور شده ایم، به مدارا کردن با مردم نیز مأمور شده ایم.
۸
در حدیث :
اِنَّ النَّبىَّ صلى الله علیه وآله کانَ یُحِبُّ الفالَ الحَسَنَ وَ یَکْرَهُ الطِّیَرَةَ؛(۹)
پیامبر صلى الله علیه وآله فال خوب را دوست داشتند و از فال بد، بدشان مى آمد.
۹
امام على علیه السلام :
وَ هُوَ خاتَمُ النَّبیّینَ، اَجْوَدُ النّاسِ کَفّا وَ اَرْحَبُ النّاسِ صَدْرا وَ اَصْدَقُ النّاسِ لَهْجَةً وَ اَوْفَى النّاسِ ذِمَّةً وَ اَلْیَنُهُمْ عَریکَةً وَ اَکْرَمُهُمْ عِشْرَةً مَنْ رَآهُ بدیهَةً هابَهُ وَ مَنْ خالَطَهُ مَعْرِفَةً اَحَبَّهُ یَقولُ ناعِتُهُ: لَمْ اَرَ قَبْلَهُ وَ لا بَعْدَهُ مِثْلَهُ؛(۱۰)
امام على علیهالسلام : او که خاتم پیامبران بود، بخشنده ترین، پرحوصله ترین، راستگوترین، پایبندترین مردم به عهد و پیمان، نرمخوترین و خوش مصاحبتترین مردم بود، هر کس بدون سابقه قبلى او را مى دید، هیبتش او را مى گرفت و هر کس با او معاشرت مى نمود و او را مى شناخت دوستدارش مىشد و هر کس مى خواست او را تعریف کند، مى گفت: نظیر او را پیش از او و پس از او ندیده ام.
۱۰
اَنَس : کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه وآله اِذا فَقَدَ الرَّجُلَ مِنْ اِخْوانِهِ ثَلاثَةَ اَیّامٍ سَأَلَ عَنْهُ، فَاِنْ کانَ غائِبا، دَعا لَهُ وَ اِنْ کانَ شاهِدا زارَهُ وَ اِنْ کانَ مَریضا عادَهُ؛(۱۱)
رسول اکرم صلى الله علیه وآله هرگاه یکى از اصحاب خود را سه روز نمى دیدند از حال او جویا مى شدند، آنگاه اگر در سفر بود، دعایش مى کردند و اگر در شهر بود به دیدارش و اگر مریض بود، به عیادتش مى رفتند.
۱۱
امام صادق علیه السلام :
مَا کَلَّمَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه وآله اَلْعِبادَ بِکُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله علیه وآله : اِنّا مَعاشِرَ الاَْنْبیاءِ اُمِرْنا اَنْ نُـکَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ ؛(۱۲)
رسول خدا صلى الله علیه وآله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند: ما پیامبران مأموریم که با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوییم.
۱۲
پیامبر صلى الله علیه وآله : اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاِْخلاصِ فِى السِّرِّ وَ الْعَلانیَةِ وَ اَن اَعْفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعْطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَنْ قَطَعَنى و اَن یَکونَ صَمْتى فِکْرا وَ نَظَرى عِبَرا؛(۱۳)
پیامبر صلى الله علیه وآله : پروردگارم هفت چیز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشکار، گذشت از کسى که به من ظلم نموده، بخشش به کسى که مرا محروم کرده، رابطه با کسى که با من قطع رابطه کرده، و سکوتم همراه با تفکّر و نگاهم براى عبرت باشد.
۱۳
پیامبر صلى الله علیه وآله :
اَقْرَبُکُمْ غَدا مِنّى فِى الْمَوْقِفِ اَصْدَقُکُمْ لِلْحَدیثِ وَ اَدّاکُمْ لِلاَْمانَةِ وَ اَوفاکُمْ بِالْعَهْدِ وَ اَحْسَنُکُمْ خُلْقا وَ اَقْرَبُکُمْ مِنَ النّاسِ؛(۱۴)
نزدیکترین شما به من در قیامت: راستگوترین، امانتدارترین، وفادارترین به عهد و پیمان، خوش اخلاقترین و نزدیکترین شما به مردم است.
۱۴
ابى سعید الخدرى : کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه وآله اَشَدَّ حَیاءً مِنَ العَذراءِ فى خِدْرِها. و کانَ اِذا کَرِهَ شَیئا عَرَفْناهُ فى وَجْهِهِ؛(۱۵)
رسول اکرم صلى الله علیه وآله از دختران پشت پرده با حیاتر بودند، و اگر چیزى را دوست نمیداشتند، از چهره شان مى فهمیدیم.
۱۵
امام حسن مجتبى علیه السلام :
کانَ رَسولُ اللّه صلى الله علیه وآله فَخْما مُفَخَّما... یَتَـکَلَّمُ بِجَوامِعِ الکَلِمِ فَصْلاً لا فُضولَ فیهِ و لا تَقصیرَ. دمثا، لَیْسَ بِالجافى و لا بِالْمَهینِ تَعظُمُ عِنْدَهُ النِّعْمَةُ و اِنْ دَقَّت لا یَذُمُّ مِنها شَیئا غَیْرَ اَنَّهُ کانَ لا یَذُمُّ ذَواقا و لا یَمدَحُهُ و لا تُغضِبُهُ الدُّنْیا و ما کانَ لَها، فَاِذا تُعوطىَ الحَقّ لَم یَعْرِفهُ اَحَدٌ، و لَم یَقُمْ لِغَضَبِهِ شَىءٌ حَتّى یَنتَصِرَ لَهُ... ؛(۱۶)
امام حسن مجتبى علیه السلام : رسول اکرم صلى الله علیه وآله (در نظرها) با شکوه و بزرگوا بودند... سخنانى کوتاه، جامع و بى چون و چرا مى گفتند بدون کم و زیاد، نرمخو و مهربان بودند، در حق کسى ظلم نمى کردند، کسى را خوار نمى شمردند، نعمت را اگر چه کم بود، بزرگ مى دانستند و چیزى از آن را نکوهش نمى کردند، از مزه غذا نه بد مى گفتند و نه تعریف مى کردند، دنیا و آنچه به آن مرتبط است ایشان را خشمگین نمى ساخت و هرگاه حقى ضایع مى شد، احدى را ملاحظه نمى کردند و چیزى باعث رفع خشمشان نمى شد، تا آنکه حق را حاکم
سازند.
۱۶
امام على علیه السلام :
کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه وآله لَیَسُرُّ الرَّجُلَ مِنْ اَصحابِهِ اِذا رَآهُ مَغْموما بِالْمُداعَبَةِ وَ کانَ صلى الله علیه وآله یَقولُ: اِنَّ اللّهَ یُبْغِضُ الْمُعَبِّسَ فى وَجْهِ اِخْوانِهِ؛(۱۷)
هرگاه رسول اکرم صلى الله علیه وآله یکى از اصحاب خود را غمگین مى دیدند، با شوخى او را خوشحال مى کردند و مى فرمودند: خداوند، کسى را که با برادران (دینى) اش با ترشرویى و چهره عبوس روبرو شود، دشمن مى دارد.
۱۷
امام صادق علیه السلام :
کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه وآله یُداعِبُ وَ لا یَقولُ اِلاّ حَقّـا؛(۱۸)
رسول اکرم صلى الله علیه وآله شوخى مىکردند ولى جز حقّ چیزى نمى گفتند.
۱۸
پیامبر صلى الله علیه وآله :
خَمْسٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلینَ: اَْلْحَیاءُ وَ الْحِلْمُ وَ الْحِجامَةُ وَ السِّواکُ وَ التَّعَطُّرُ؛(۱۹)
پنج چیز از سنت پیغمبران است: حیا، بردبارى، حجامت کردن، و مسواک و عطر زدن.
۱۹
عن زید بن ثابت:
کُنّا اِذا جَلَسْنا اِلَیْهِ صلى الله علیه وآله اِنْ اَخَذْنا فى حَدیثٍ فى ذِکْرِ الآخِرَةِ اَخَذَ مَعَنا و اِنْ اَخَذنا فى ذِکْرِ الدُّنْیا اَخَذَ مَعَنا و اِنْ اَخَذنا فى ذِکرِ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ اَخَذَ مَعَنا؛(۲۰)
عن زید بن ثابت: هرگاه با رسول اکرم صلى الله علیه وآله مى نشستیم، اگر در مورد آخرت صحبت مى کردیم، ایشان هم با ماهمان سخن را مى گفتند و اگر در مورد دنیا صحبت مىکردیم، ایشان همچنین مى کردند و اگر در مورد خوردنى و نوشیدنى صحبت مى کردیم، ایشان هم با ما همسخن مى شدند.
۲۰
پیامبر صلى الله علیه وآله : اَکْرَمُ اَخلاقِ النَّبیّینَ وَ الصِّدّیقینَ وَ الشُهَداءِ وَ الصّالِحینَ التَّزاوُرُ فِى اللّهِ؛(۲۱)
بزرگوارانه ترین اخلاق پیامبران، صدیقین (انسانهاى راستین) شهدا و صالحین، دیدار یکدیگر براى خداست.
۲۱
پیامبر صلى الله علیه وآله :
لا یُـبَلِّغُنى اَحَدٌ مِنْکُم عَنْ اَحَدٍ مِن اَصحابى شَیئا، فَاِنّى اُحِبُّ اَنْ اَخْرُجَ اِلَیکُم و اَنَا سَلیمُ الصَّدرِ؛(۲۲)
کسى از شما حق ندارد از هیچ یک از یارانم چیزى به من بگوید؛ زیرا دوست دارم در حالى که چیزى از شما در دلم نیست به سویتان بیایم.
۲۲
امام صادق علیه السلام :
اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَبْعَثْ نَبیّا اِلاّ بِصِدْقِ الْحَدیثِ وَ اَداءِ الاَْمانَةِ اِلَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ؛(۲۳)
خداوند عزوجل هیچ پیامبرى را نفرستاد، مگر به راستگویى و برگرداندن امانت به نیکوکار و بدکار .
۲۳
امام کاظم علیه السلام :
اِنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله علیه وآله کانَ اِذا اَتاهُ الضَّیْفُ اَکَلَ مَعَهُ وَ لَمْ یَرْفَعْ یَدَهُ مِنَ الْخِوانِ حَتّى یَرْفَعَ الضَّیْفُ یَدَهُ؛(۲۴)
رسول خدا صلى الله علیه وآله هرگاه میهمان داشتند، با او غذا مى خوردند و دست از سفره و غذا نمى کشیدند، تا آنکه میهمان دست از غذا خوردن بکشد.
۲۴
امام على علیه السلام :
کانَ صلى الله علیه وآله لا یَذُمُّ اَحَدا وَ لا یُعَیِّرُهُ وَ لا یَطْلُبُ عَثَراتِهِ وَ لا عَوْرَتَهُ وَ لا یَتَـکَلَّمُ اِلاّ فیما رَجا ثَوابَهُ؛(۲۵)
رسول خدا صلى الله علیه وآله ، هرگز بدگویى کسى را نمى کردند، سرزنش نمى نمودند و در پى لغزشها و اسرار دیگران نبودند و [درباره دیگران]، چیزى جز خیر (خوبى) نمى گفتند.
۲۵
داود بن الحصین: فى صِفَةِ النَّبىِّ صلى الله علیه وآله کانَ رَجُلاً اَفْضَلَ قَوْمِهِ مُروءَةً وَ اَحْسَنَهُمْ خُلْقا وَ اَکْرَمَهُمْ مُخالَطَةً وَ اَحْسَنَهُمْ جِوارا وَ اَعْظَمُهُمْ حِلْما وَ اَمانَةً وَ اَصْدَقَهُمْ حَدیثا وَ اَبْعَدَهُمْ مِنَ الْفُحْشِ وَ الاَْذى وَ ما رُئِىَ مُلاحیا وَ لا مُماریا اَحَدا حَتّى سَمّاهُ قَوْمُهُ الاَْمینَ لِما جَمَعَ اللّهُ لَهُ مِنَ الاُْمورِ الصّالِحَةِ فیهِ فَلَقَدْ کانَ الْغالِبُ عَلَیْهِ بِمَکَّةَ الاَْمینَ؛(۲۶)
داود بن الحصین: رسول اکرم صلى الله علیه وآله ، از همه قوم خود جوانمردتر، خوش اخلاقتر، خوش برخوردتر، همسایه دارتر، بردبارتر، امانتدارتر، راستگوتر، و از بد زبانى و آزاررسانى به دورتر بودند. هرگز دیده نشد که با کسى پرخاش و مجادله کنند. خداوند صفات پسندیده را در آن حضرت جمع کرده بود، تا جایى که قومش او را امین نامیدند و در مکه غالبا با لقب امین از ایشان یاد مى شد.
۲۶
امام على علیهالسلام :
کانَ النَّبىُّ صلى الله علیه وآله اِذا سُئِلَ شَیئا فَاِذا اَرادَ اَنْ یَفْعَلَه ُقالَ: نَعَم وَ اِذا اَراد اَنْ لا یَفْعَلَ سَکَتَ و کانَ لا یَقول لِشَىءٍ لا... ؛(۲۷)
هرگاه از رسول اکرم صلى الله علیه وآله چیزى تقاضا مى شد، اگر ایشان آن را میخواستند انجام دهند، مى فرمودند: بله و اگر نمى خواستند انجام دهند، سکوت مى نمودند و هیچگاه ایشان براى چیزى نه نمى گفتند.
۲۷
پیامبر صلى الله علیه وآله :
اُمِرْتُ اَن آخُذَ الصَّدَقَةَ مِن اَغْنیاءِکُم فَاَرُدَّها فى فُقَراءِکُم؛(۲۸)
من مأمورم که صدقه (و زکات) را از ثروتمندانتان بگیرم و به فقرایتان بدهم.
۲۸
پیامبر صلى الله علیه وآله :
اَمَرَنى رَبّى بِسَبْعِ خِصالٍ: حُبِّ المَساکینِ وَ الدُّنُوِّ مِنْهُم و اَنْ أکثِرَ مِن «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه» وَ اَنْ اَصِلَ بِرَحِمى و اِن قَطَعَنى و اَن اَنظُرَ الى مَن هُوَ اَسفَلُ مِنّى و لا اَنْظُرَ اِلى مَنْ هُوَ فَوقى و اَن لا یَأخُذَنى فِى اللّهِ لَومَةُ لائِمٍ و اَنْ اَقولَ الحَقَّ وَ اِنْ کانَ مُرّا و اَن لا اَسْاَلَ اَحَدا شَیئا؛(۲۹)
پیامبر صلى الله علیه وآله : پروردگارم مرا به هفت خصلت امر نموده است: دوست داشتن بینوایان و نزدیک شدن به آنها، ذکر لا حول و لا قوة الا باللّه را بسیار گفتن، با خویشاوندان رابطه برقرار کردن؛ هر چند آنان قطع رابطه کنند، [و در مسائل مادى]، به پایینتر از خود نگاه کنم نه به بالاتر، در راه خدا سرزنش ملامتگران را به خود نگیرم، حق را بگویم اگر چه تلخ باشد و از کسى چیزى نخواهم.
۲۹
فى المناقب لابن شهر آشوب :
کانَ النَّبىّ صلى الله علیه وآله قَبْلَ المَبْعَثِ مَوصوفا بِعِشرینَ خَصلَةً مِن خِصالِ الاَنْبیاءِ لَوِ انْفَرَدَ واحِدٌ بِاَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ فَکَیْفَ مَنِ اجْتَمَعَت فیهِ؟! کانَ نَبیّا اَمینا، صادِقا، حاذِقا، اَصیلاً، نَبیلاً، مَکینا، فَصیحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا، زاهِدا، سَخیا، کمیا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَلیما، رَحیما، غَیورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا، لَمیُخالِطْ مُنَجِّما وَ لا کاهِنا و لا عَیافا؛(۳۰)
در مناقب ابن شهر آشوب : رسول اکرم صلى الله علیه وآله پیش از مبعوث شدن، بیست خصلت از خصلتهاى پیامبران را دارا بودند، که اگر کسى یکى از آنها را داشته باشد، دلیل عظمت اوست؛ چه رسد به کسى که همه آنها را دارا باشد، آن حضرت پیامبرى امین، راستگو، ماهر، اصیل، شریف، استوار، سخنور، عاقل،
با فضیلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلیر و با شهامت، قانع، متواضع، بردبار، مهربان، غیرتمند، صبور، سازگار، و نرمخو بودند و با هیچ منجّم (قائل به تأثیر ستارگان)، غیبگو و پیشگویى همنشین نبودند.
۳۰
پیامبر صلى الله علیه وآله :
اِنْ قَدَرتَ اَن تُصْبِحَ و تُمسى و لَیْسَ فى قَلبِکَ غَشٌّ لاَِحَدٍ فَافعَل و ذلِکَ مِن سُنَّتى و مَنْ أحیى سُنَّتى فَقَد اَحیانى و مَن اَحیانى کانَ مَعى فِى الجَنَّةِ؛(۳۱)
تا مى توانى بکوش که صبح و شب در قلبت (حتّى) قصد فریب و نیرنگ کسى نباشد؛ چرا که این از سنّتهاى من است و کسى که سنّتم را زنده کند، مرا زنده کرده است و کسى که مرا زنده کند، در بهشت با من خواهد بود.
۳۱
طبرسى :
... و کانَ مِن فِعْلِهِ صلى الله علیه وآله اِذا لَبِسَ الثَّوبَ الجَدیدَ حَمِدَ اللّهَ ثُمَّ یَدعو مِسکینا فَیُعطیهِ القَدیمَ، ثُمَّ یَقولُ: ما مِن مُسلِمٍ یَکسو مُسلِما مِن شَمْلِ ثیابِهِ ـ لا یَکْسوهُ اِلاّ لِلّهِ عزَّوَجَلَّ ـ الاّ کانَ فى ضَمانِ اللّهِ عزَّوَجَلَّ و حِرزِهِ و خَیْرِهِ و اَمانِهِ حَیّا و مَیّتا؛(۳۲)
طبرسى : هر وقت رسول اکرم صلى الله علیه وآله لباس جدیدى مى پوشیدند، خداوند را سپاس مى گفتند و سپس بینوایى را مىخواستند و لباس قدیمشان را به او مى دادند و مى فرمودند:
مسلمانى که فقط براى رضایت خداوند عزوجل، لباس کهنه خود را به مسلمان فقیرى بدهد، تا هنگامى که لباس به تن آن فقیر است، در پناه و خیر و ضمانت خداوند است، چه زنده بماند و چه بمیرد.
۳۲
امام کاظم علیه السلام : کانَ النَّبىُّ صلى الله علیه وآله اِذا اَصْبَحَ مَسَحَ عَلى رُؤوسِ وُلْدِهِ وَ وُلْدِ وُلْدِهِ؛(۳۳) هرگاه صبح مى شد پیامبر صلى الله علیه وآله دست نوازش
بر سر فرزندان و نوه هاى خود مى کشیدند .
۳۳
پیامبر صلى الله علیه وآله : نَحْنُ قَوْمٌ لا نَأکُلُ حَتّى نَجوعَ وَ اِذا اَکَلْنا لا نَشْبَعُ؛(۳۴)
ما قومى هستیم که تا گرسنه نشویم غذا نمى خوریم و تا سیر نشده ایم دست از غذا مى کشیم.
۳۴
امام صادق علیه السلام :
الاَکْلُ عِندَ اَهلِ المُصیبَةِ مِن عَمَلِ الجاهِلیَّةِ وَ السُّنَّةُ البَعْثُ اِلَیْهِم بِالطَّعامِ؛(۳۵)
غذا خوردن نزد مصیبت زدگان و با خرج آنان، از رفتارهاى جاهلیت است و سنّت پیامبر صلى الله علیه وآله فرستادن غذا براى مصیبت زدگان است.
۳۵
پیامبر صلى الله علیه وآله :
خَیْرُکُم خَیْرُکُم لِنِسائِهِ و اَنَا خَیْرُکُم لِنِسائى؛(۳۶)
بهترین شما کسى است که براى زنان خود بهتر باشد و من بهترین شما براى زن خود هستم.
۳۶
امام على علیه السلام :
کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه وآله لا یُؤْثِرُ عَلَى الصَّلاةِ عَشاءً وَ لا غَیْرَهُ وَ کانَ اِذا دَخَلَ وَقْتُها کَاَنـَّهُ لا یَعْرِفُ اَهْلاً وَ لا حَمیما؛(۳۷)
رسول اکرم صلى الله علیه وآله چیزى مثل شام و غیر آن را بر نماز مقدم نمى داشتند و هنگامى که وقت نماز مى رسید، گویى که هیچ یک از اهل خانه و دوستان را نمى شناختند.
۳۷
الغزالى فى احیاء العلوم :
کانَ صلى الله علیه وآله لا یَجْلِسُ اِلَیهِ اَحَدٌ و هُوَ یُصَلّى اِلاّ خَفَّفَ صَلاتَهُ و اَقْبَلَ عَلَیهِ فَقالَ: اَ لَکَ حاجَةٌ؟ فَاِذا فَرَغَ مِنْ حاجاتِهِ عادَ اِلى صَلاتِهِ؛(۳۸)
هرگاه رسول اکرم صلى الله علیه وآله نماز مى خواندند و کسى نزد ایشان مى نشست، ایشان نماز خود را کوتاه مى کردند و به او رو مى نمودند و مى فرمودند: آیا خواسته اى دارى؟ و بعد از آنکه حاجت او را برآورده مى کردند، به نماز بر مى گشتند.
۳۸
امام رضا علیه السلام :
اِنّا اَهلُ بَیْتٍ نَرى وَعدَنا عَلَینا دَینا کَما صَنَعَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله ؛(۳۹) ما اهل بیت، وعده هاى خود را براى خودمان، بدهى و دِین حساب مى کنیم، چنانکه رسول اکرم صلى الله علیه وآله چنین مى کردند.
۳۹
امام على علیه السلام :
کُنّا اِذَا احْمَرَّ الْبَاْسُ وَ لَقِىَ القَومُ الْقَوْمَ اتَّقَیْنا بِرَسولِ اللّهِ صلى الله علیه وآله فَما یَکونُ اَحَدٌ اَقْرَبَ اِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ ؛(۴۰)
وقتى که آتش جنگ بر افروخته مى شد و دو لشکر به هم مى رسیدند، به پیامبر پناهنده مى شدیم و کسى نبود که از آن حضرت به دشمن نزدیکتر باشد.
۴۰
عایشه : ما کانَ خُلْقٌ اَبْغَضَ اِلى رَسولِ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله مِنَ الْکَذِبِ وَ مَا اطَّـلَعَ مِنْهُ عَلى شَىْءٍ عِنْدَ اَحَدٍ مِنْ اَصْحابِهِ فَیَبْخَلُ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ حَتّى یَعْلَمَ اَنْ اَحْدَثَ تَوْبَةً؛(۴۱)
هیچ صفتى نزد رسول خدا صلى الله علیه وآله منفورتر از دروغ نبود و هر گاه مطلع مى شدند یکى از اصحابشان دروغى گفته است، به او بى اعتنایى مى کردند تا آنکه مى فهمیدند توبه کرده است.
۱.سوره احزاب، آیه ۲۱.
۲.بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۳۸۲.
۳.عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۸۴ .
۴.نهج البلاغه، از خطبه ۱۰۸.
۵.کافى، ج ۲، ص ۲۴۰، ح ۳۵ .
۶.کافى، ج ۲، ص ۲۹۱، ح ۹ .
۷.ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵.
۸.امالى طوسى، ص ۵۲۱.
۹.مکارم الاخلاق، ص ۳۵۰.
۱۰.بحارالأنوار، ج ۱۶، ص ۱۹۰ .
۱۱.مکارم الاخلاق، ص ۱۹.
۱۲.کافى، ج ۱ ، ص ۲۳ .
۱۳.کنزالفوائد، ص ۱۸۴ .
۱۴.امالى طوسى، ص ۲۲۹ .
۱۵.مکارم الأخلاق، ص ۱۷ .
۱۶.عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۸۳ .
۱۷.رسائل شهید ثانى، ص ۳۲۶ .
۱۸.مستدرک الوسائل، ج ۸ ، ص ۴۰۸.
۱۹.نهج الفصاحه، ح ۱۴۶۳ .
۲۰.مکارم الاخلاق، ص ۲۱.
۲۱.دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۰۶ .
۲۲.مکارم الاخلاق، ص ۱۷ .
۲۳.کافى، ج ۱، ص ۱۰۴، ح ۱ .
۲۴.کافى، ج ۶، ص ۲۸۶ .
۲۵.عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۸۴ .
۲۶.الطبقات الکبرى، ج ۱ ، ص ۱۲۱.
۲۷.بحارالأنوار، ج ۹۳، ص ۳۲۷.
۲۸.مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۱۰۵ .
۲۹.الاصول الستة عشر، ص ۷۵.
۳۰.المناقب لابن شهر آشوب، ج ۱، ص ۱۲۳.
۳۱.سنن ترمذى، ج ۴، ص ۱۵۱.
۳۲.مکارم الاخلاق، ص ۳۶ .
۳۳.عدة الداعى، ص ۷۹.
۳۴.سنن النبى، ص ۲۲۶.
۳۵.من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۸۲.
۳۶.من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۴۳.
۳۷.مجموعه ورام، ج ۲، ص ۷۸.
۳۸.سنن النبى، ص ۲۹۴.
۳۹تحف العقول، ص ۴۴۶.
۴۰.مکارم الاخلاق، ص ۱۸.
۴۱.الطبقات الکبرى، ج ۱، ص ۳۷۸.
- ۹۲/۰۸/۱۰
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.