مقدمه
تجارت در نگاه اسلام
روابط تجارى در زندگى انسانها، سوابقى طولانى دارد، خداوند متعال انسان و جهان را بر اساس حکمت و رحمت طورى آفریده، که براى تأمین نیازمندیهاى خویش به حاصل فکر و کار دیگران نیازمند است.
انسان از یک سو با طبیعت در ارتباط است و با کار تولیدى به روش مستقیم از سفره گسترده خدا در جهان بهره مى برد و از سوى دیگر با انسانها پیوند دارد و به دستاورد کار و اندیشه دیگران احساس نیاز مى کند.
نیاز متقابل انسانها به محصول کار وکوشش یکدیگر زمینه را براى پیدایش موضوع تجارت و داد و ستد پدید مى آورد. تجارت و مبادله در زندگى انسانها کارى طبیعى و عاقلانه و مشروع است و در قرآن مجید از آن به عنوان «ابتِغاءَ فَضلِ اللّه ِ» یعنى جستجوى بخشش الهى یاد مى کند و پیامبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله فرموده است:
«الجالبُ اِلى سُوقِنا کَالمجاهِدِ فى سَبیلِ اللّه ِ وَالمُحتَکِرُ فى سُوقِنا کَالْمُلحِدِ فِى کِتابِ اللّه ِ» یعنى آنکه به بازار ما چیزى وارد کند مانند آن کسى است که در راه خدا جهاد مى کند و آن که در بازار ما احتکار کند مانند کسى است که در کتاب خدا کافر به شمار رفته است.
امّا از آنجا که انسان منهاى ایمان به خدا و قیامت، به جانورى خطرناک تبدیل مى گردد و آزمندى بر فطرت پاک و رهنمودهاى عقل پیروز مى گردد، این رابطه عاقلانه و طبیعى مورد سوء استفاده فراوان قرار گرفته و مى گیرد.
انحراف بازرگانى از مسیر طبیعى سبب شده است که اصل آن از سوى برخى دیدگاههاى اقتصادى، غیر منطقى و ناعادلانه قلمداد شود.
تجارت اگر به معناى مبادله عادلانه دستاوردها، انتقال کالاها، برداشتن بارسنگین فروش از دوش تولیدگر وکاهش زحمات مصرف کننده باشد، نه تنها غیرمنطقى واستثمارگرانه نیست بلکه خدمت به تولیدگر ومصرف کننده هر دوتاست. تجارت حلقه ارتباط تولیدات و نیازهاست و اگر در روایات اسلامى مى خوانیم که پیامبر اسلام فرموده است:
التّاجِرُ الصَّدُوقُ تَحْتَ ظِلِّ الْعَرْشِ یَوْمَ القیامَةِ.
بازرگان راستگو روز قیامت در سایه حمایت خداست.
این گونه بازرگانى و تجارت مورد توجه است، تجارتى که در آن، آخرت بر دنیا حاکم باشد و اعتقاد بر اقتصاد و عبادت بر تجارت، این گونه بازرگانى تلاش در جهت تأمین نیازمندیهاى شخصى و خانوادگى و گامى به سوى کمک به جامعه بشرى و خود نوعى عبادت الهى است.
امّا اگر تجارت وسیله اى براى بهره کشى و استثمار تولیدگر یا مصرف کننده و یا خداى نکرده هر دو باشد و با ایجاد انحصارات تجارى و تولیدى و با سازش با حکومتهاى ستمگر و سلطه بر ابزارهاى تبلیغاتى جهان، منابع اوّلیه و گرانبهاى دنیاى محرومین را همراه با کار و زحمت انسانهاى مظلوم به بهایى ناچیز در خدمت غارتگران بین المللى و دستیاران ایشان قرار دهد و ابزار سلطه اقتصادى، فرهنگى و سیاسى بر کشورهاى محروم و مستضعف گردد، این گونه تجارت باطل و حرام است.
تجارتى که مواد مرگبار و سلاحهاى جهنّمى در اختیار بیدادگران، دُزدان و غارتگران حقوق مظلومان قرار دهد، مشروع نیست. تجارتى که مواد زیان بخش همچون هرویین، تریاک، مشروبات الکُلى و امثال آن را ترویج کند و گسترش دهد جایز نیست. تجارتى که حق تولید و توزیع و آزادى انتخاب شغل را از دیگران بگیرد حلال نیست.
تجارتى که توأم با رشوه خوارى و رباخوارى باشد، جنگ با خدا و پیامبر است. تجارتى که همراه با کم فروشى و گرانفروشى باشد، مورد تأیید اسلام نیست.
تجارتى که از گرفتارى و ناچارى مردم سودجویى کند خداپسندانه نیست. خرید و فروشى که مواد آلوده و پاک نشدنى، مردار، سگ، خوک و امثال آن را در اختیار انسانها بگذارد مورد تأیید نیست.
تجارت با اموال مسروقه و غارت شده جایز نیست و خریدار و فروشنده وظیفه دارند، مال را به صاحب اصلى آن برگردانند. نظام جمهورى اسلامى که برخاسته از نظام عقیدتى اسلام است، خود را موظّف مى داند در روابط بین المللى و فعالیتهاى داخلى در چهارچوب قوانین زندگى ساز آن رفتار نماید. روابط بازرگانى مثل دیگر روابط در صورتى مورد قبول نظام است که:
1 ـ به استقلال سیاسى، فرهنگى و اقتصادى مسلمین ضربه نزند.
2 ـ زمینه سلطه تدریجى بیگانگان برکشورهاى اسلامى را فراهم نیاورد.
3 ـ تصرّف بى جهت در اموال دیگران، «اکل مال بالباطل» نباشد.
4 ـ معاملات به شیوه «غررى» و قمارآلود انجام نگیرد.
5 ـ کمک به بیدادگران و تقویت ظالمان نباشد.
6 ـ حق تولید و تجارت دیگران را سلب نکند.
7 ـ همراه با رباخوارى و احتکار نباشد.
8 ـ کالاى تجارى، مواد زیانبخش و ابزار گمراه گرى عقیدتى و اخلاقى مثل برخى فیلم ها و نشریات نباشد.
9 ـ با رضایت طرفین معامله انجام گیرد.
10 ـ تقلّب و غشّ در کالا و بها راه نیابد.
نکات یاد شده بخشى از اصول حاکم بر بازرگانى اسلامى است که، جمهورى اسلامى به آن پاى بند است. علاوه بر اصول مزبور، در اسلام براى برقرارى روابط اولویت هایى تعیین شده است.
جمهورى اسلامى، کشورهاى اسلامى، شرکت هاى مسلمان و اشخاص مسلمان و کشورهاى همسایه و ممالکى که انگیزه و سابقه سلطه جویى نداشته باشند، در شرایط مساوى بر دیگران مقدم مى داردو به خاطر پاسدارى از اصول مکتبى خود منافع اقتصادى فراوان را نادیده مى گیرد و زیانهاى مادى را تحمّل مى کند و این شعار را از امام على علیه السلامآموخته است که:
اَلْمَنیَّةُ وَلاَ الدَّنِیَّةُ، التَّقَلُّلُ وَلاَ التَّوسُّلُ.
مرگ آرى، زبونى هرگز، فقر آرى، وابستگى هرگز!
بازرگانان مسلمان و دست اندرکاران تجارت در دیگر کشورهاى اسلامى هم همین انتظار مى رود که اهداف عالى قوانین ارزشمند اسلام را در نظر داشته باشند و کار تجارت را در چهارچوب اصول مکتبى و قوانین اسلامى انجام دهند، بلکه همچون بازرگانان صدر اسلام تجارت را راهى براى تبلیغ اسلام و رهایى بشریت از چنگال شرک و فساد بشناسند.
در این دفتر آیه اى از قرآن کریم، وچهل حدیث درباره تجارت تقدیم مى گردد. باشد که سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آلهو امامان معصوم علیه السلام بر سقف بازار همچون چهلچراغ بدرخشد.
ان شاءاللّه
تجارت ازدیدگاه قرآن قالَ اللّه ُ تَبارِکَ وَتَعالى: یا أَیُّهَا الَّذَینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمَوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ اِلاّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ. خداوند متعال فرمود: هان اى مؤمنان ! اموال یکدیگر را بى جهت مصرف نکنید مگر تجارتى که با رضایت طرفین باشد... سوره نساء / آیه 29
- ۳ نظر
- ۰۱ خرداد ۹۴ ، ۰۲:۱۲