حیات طیبه

السلام علیک یاعصمت الله الکبری فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)

حیات طیبه

السلام علیک یاعصمت الله الکبری فاطمه الزهرا(سلام الله علیها)

حیات طیبه

خداى را سپاس که براى حکمش برگرداننده‏ اى،و براى بخشش بازدارنده‏ اى و همانند ساخته‏ اش ساخته هیچ سازنده ‏اى نیست،و او سخاوتمند وسعت ‏بخش است،او خدایی است که معبودی جز او نیست، دانای آشکار و نهان است،و او رحمان و رحیم است! حاکم و مالک اصلی اوست، از هر عیب منزّه است، به کسی ستم نمی‌کند، امنیّت بخش است، مراقب همه چیز است، قدرتمندی شکست‌ناپذیر که با اراده نافذ خود هر امری را اصلاح می‌کند، و شایسته عظمت است؛ خداوند منزّه است از آنچه شریک برای او قرارمی‌دهند!او خداوندی است خالق، آفریننده‌ای بی‌سابقه، و صورتگری (بی‌نظیر)؛ برای او نامهای نیک است؛ آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح او می‌گویند؛ و او عزیز و حکیم است! نیکی، (تنها) این نیست که (به هنگام نماز،) رویِ خود را به سوی مشرق و (یا) مغرب کنید؛ بلکه نیکی (و نیکوکار) کسی است که به خدا،و روزرستاخیز،و فرشتگان، و کتاب (آسمانی)، و پیامبران، ایمان آورده؛ و مال (خود) را، با همه علاقه‌ای که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان،انفاق می‌کند؛ نماز را برپا می‌دارد و زکات رامی‌پردازد؛ و (همچنین) کسانی که به عهد خود به هنگامی که عهد بستندوفا می‌کنند؛ و در برابر محرومیتها و بیماریها و درمیدان جنگ،استقامت به خرج می‌دهند؛ اینها کسانی هستند که راست می‌گویند؛ و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است؛) و اینها هستند پرهیزکاران!
خدایا! بر پیامبر و دودمان پاکش درود فرست، و آنگاه که تو رامی‏خوانم و صدایت می‏زنم، صدا و دعایم را بشنو و اجابت کن،و آنگاه که با تو نجوا می‏کنم، بر من عنایت کن.خدایا قلبم را از نفاق و دورویی، و کردارم را از ریا و خودنمایی،و زبانم را از دروغ، وچشمم را از خیانت و بی عفتی پاک کن،همانا تو از خیانت دیده ‏ها و آنچه در سینه ‏ها نهان است خبردارى
پروردگارا! هر خیر و نیکی بر من فرستی، به آن نیازمندم!
خشنودم به اینکه خدا پروردگارم باشد و محمّد(درود خدابر او وخاندانش باد)پیامبرم،و اسلام آیینم و قرآن کتابم، و کعبه قبله‏ ام،و على ولى و امامم،و حسن و حسین و على بن الحسین و محمّد بن على و جعفر بن محمّد و موسى بن جعفر و على بن موسى،و محمّد بن على و على‏ بن محمّد و حسن بن على و حجة بن الحسن که درود خدا بر همه آنان باد پیشوایانم باشند.خدایا! خشنودم به اینکه آنان امامانم باشند،پس مرا مورد پسند و خشنودى ایشان قرار ده زیرا تو بر هر کارى توانایى.

نویسندگان
پیوندها
يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۳، ۰۴:۴۱ ب.ظ

نامه عاشقانه خداوند به تمام بندگان

 

نوح : ۱۳ ما لَکُمْ لا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقاراً
چرا شما مردم خداى را به عظمت و وقار باور ندارید؟

چرا وقار خدا را در نظر نمی گیرید؟

بعضی وقتها بعضی ها به خودشون اجازه میدن سخن گوی خدا باشن غافل از اینکه خدا قبلاً این کارو کرده و بقول امیر المومنین در نهج البلاغه  « و واتر الیهم انبیائه و رسله » : و پشت سرهم انبیاء و رسولانش را برای مردم فرستاد….

بعضی وبلاگها و سایتهای سخن گوی خدا اینطور نوشته اند :

“نامه عاشقانه خداوند به تمام بندگان”

سوگند به روز وقتی نور میگیرد و به شب وقتی آرام میگیرد که من نه تو را رها کرد ه‌ام و نه با تو دشمنی کرده‌ام    ضحی ۱تا ۳   افسوس که هرکس را فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به مسخره گرفتی  یس ۳۰  و از تمام پیامهایم روی برگرداندی   انعام ۴  و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام  انبیا ۸۷  و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری   یونس ۲۴   و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری   حج ۷۳   پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام وجودت لرزید گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من شک داشتی احزاب ۱۰ تا زمین با آن وسعت بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری ، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربانترینم در بازگشتن   توبه ۱۱۸  .

برای نمونه فقط به پاسخ قسمت اول می پردازم :

بنام خدا – خطاب های قرآنی هم از امور عجیبی هستند . گاهی طرف خطاب ناس است ، گاه الذین آمنوا ، وگاهی اهل کتاب ….

امّا وقتی خطاب آیه « کَ » باشد طرف خطاب تنها رسول خداست و ما خودمون رو نباید قاطی کنیم

مثلا به این آیات توجه فرمائید :

از این آیات عصمت رسول خدا ثابت می شود ، نه چیز دیگر

الضحى : ۱   وَ الضُّحى‏

الضحى : ۲   وَ اللَّیْلِ إِذا سَجى‏

الضحى : ۳   ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى‏

سوگند به ابتداى روز [وقتى که خورشید پرتو افشانى مى‏کند] .

و سوگند به شب آن گاه که آرام گیرد.

که پروردگارت تو را رها نکرده و مورد خشم و کینه قرار نداده است.(یعنی تو هیچگاه کاری نکرده ای که مورد رضای خدا نباشد).

اصلاً خطاب در اینجا دیگران نیستند

به عبارت دیگر عشق خدا با بندگان از اون حرفهای غلطه

شما در سراسر قرآن حتی یک لغت پیدا نمی کنید که از عشق و یا مشتقات آن باشد

چرا چون عشق سنخیت لازم دارد و در قرآن می خوانیم « لیس کمثله شیء » و امام باقر و صادق علیهما السلام می فرمایند :

منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خوئى) ؛ ج‏۱۷ ؛ ص۲۹۹

قول الصّادق و الباقر علیهما السّلام:

کلّما میّزتموه‏ بأوهامکم فی أدقّ معانیه فهو مخلوق مصنوع مثلکم

ویا :

«کُلَّمَا مَیَّزْتُمُوهُ بِأَوْهَامِکُمْ فِی أَدَقِّ الْمَعَانِی فَهُوَ مَخْلُوقٌ مَصْنُوعٌ مِثْلُکُمْ مَرْدُودٌ إِلَیْکُمْ؛(بحارالانوار، ج۶۶ ص۲۹۳٫)

هر معنایی را که ذهن شما با دقت و لطافت فراوان تصور کند (که هیچ شائبه نقص و اشتباه هم نداشته باشد) نهایتا این مفهوم مخلوق و مصنوعی مانند شما(و ساخته ذهن شما)می‌باشد و به خود شما باز می گردد(یعنی هیچ ربطی به خدای واقعی ندارد).»

عشق به امام و پیامبر مانعی ندارد و درست است چون انسانند و از این جهت هم سنخ ما . امّا در مورد خداوند سبحان نوع خطاب فرق می کند : « البقره : ۱۶۵ …وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ » . یعنی : کسانی که ایمان آورده اند محبت شدید به خداوند  دارند

و این عشق نیست چون عشق از عَشَقَه است که :

نام فارسی: ( عشقه، پیچک)

نام انگلیسی : پاپیتال (Ivy)

نام علمی : Hedera Helix

نام تیره: Araliaceae

پاپیتال نسبت به سایر گیاهان آپارتمانی امتیازهای زیادی دارد. بسیار کم توقع و کم غذاست. خشکی خاک را دوست دارد و از سرما لذت می برد. هر چند یک گیاه آپارتمانی است اما در باغچه هم سبز می شود. در باغچه آن قدر سریع رشد می کند که ظرف چند سال همه باغچه را می گیرد.

نه تنها به عنوان یک گیاه پوششی و رونده مورد توجه همگان است بلکه گیاهی است بالارونده که از در و دیوار خانه بالا می رود.

به خاطر همین پیچندگی و سنخیت است که عاشق و معشوق از یک سنخ اند و در هم می آمیزند.

در کلام معصومین اکثرا و در نهج البلاغه نیز در معنای مورد مذمت از آن بکار رفته است.

حالا آیا خدا مارو دوست داره؟

بله ، ائمه فرموده اند : اگر بنده خدا بداند که خدا چقر او را دوست دارد از شوق می میرد.

امّا لغت عشق رو برای خدا بکار نبریم بلکه به جای آن از محبت خدا صحبت کنیم و از بکار بردن اصطلاحات عشقولانه در مورد خدا بپرهیزیم نگوئیم : یار ، دلدار و حضرت عشق و ازاین اراجیفی که متصوفه بکار می برند….

با اشتراک گذاریتون نامه رسون خدا بشید ♥

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
تجدید کد امنیتی